اُسامة بن زید فرزند زید آزاده شده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و
پسر خوانده آن حضرت بود. بنا بر روایات حضرت رسول (صلی الله علیه و آله)
ایشان را بسیار دوست می داشت به همین خاطر به حب الرسول شهرت یافته بود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبری، اسامه از
تیره کلب از قضاعه با کنیههایی همچون ابومحمد ، ابوزید ، ابویزید ،
ابوخارجه و ابوحارثه فرزند زید و اُم ایمن بود که هر دو از بردگان آزاد
شده بودند. پدرش زید آزاد شده رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و پسر خوانده
آن حضرت(صلی الله علیه و آله) و از نخستین مسلمانان بود و مادرش بَرَکه
نامآور به اُم ایمن، دایه و آزاد شده رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بود.
از این رو، این سه تن را از موالی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) یا
موالی بنیهاشم به شمار آوردهاند. او را مردی سیهچرده با بینی پهن و
شکمی بزرگ دانستهاند. از او به ذوالبطن نیز یاد کردهاند.
در
منابع اهل سنت، روایتهایی فراوان در فضیلتهای اسامه گزارش شده که گاه
اغراقآمیز مینماید. در پارهای از این منابع گفته شده که او همراه رسول
خدا(صلی الله علیه و آله) به مدینه هجرت کرد و ایشان او را بسیار دوست داشت
و وی را همانند یکی از افراد خانوادهاش میدانست. از این رو، به عنوان
حِبّ (دوست) رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شهرت یافته و به همین دلیل،
عبارت نگین انگشتریاش را «حِبّ الرسول» برگزیده بود. از آنجا که پدرش
زید نیز به حِبّ نامآور بوده ، برخی از او با عنوان الحِبّ بن الحِبّ یاد
کردهاند. درباره محبت پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) به
زید،گزارشهایی اغراقآمیز در دست است؛ مانند این که پیامبر به سبب محبت
فراوان خود به اسامه، برخی از نفیسترین هدایا مانند حلة دحیه کلبی و جامه
سیف بن ذی یَزَن را به وی بخشید. اما اینگزارشها اغراقآمیز به نظر
میرسند.
اسامه به علت خردسالی، در سالهای آغازین هجرت نقشی چندان
ایفا نکرد و به همین سبب، اجازه شرکت در دو غزوه بدر و احد را نیافت. بر
پایه برخی گزارشها، پیامبر(صلی الله علیه و آله) در رویداد اِفک به سال
پنجم یا ششم ق. با اسامه و امام علی(علیه السلام) مشورت کرد. اسامه داستان
افک را دروغ دانست و به طرفداری از عایشه پرداخت. پذیرش این داستان، از
جهات گوناگون، از جمله مشورت با فردی 12 تا 17 ساله، دشوار است.
نخستین
حضور نظامی اسامه به شرکت وی در سریه بشیر بن سعد در فدک در ماه شعبان سال
هفتم ق. و سپس سریه زیاد بن عبدالله لیثی در مَیفَعَه در ماه رمضان همان
سال بازمیگردد. همچنینگزارشی از حضور او در فتح مکه رسیده است که بر
پایه آن، وی پشت سر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بر یک مرکب نشسته بود.
همانند همینگزارش در حج رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به سال دهم نیز
رسیده است. از این جهت، او را رِدْف پیامبر(صلی الله علیه و آله) لقب
دادهاند. برخی از تاریخنگاران پنداشتهاند که پیامبر(صلی الله علیه و
آله) در موارد فراوان او را پشت سر خود بر مرکب مینشاند ؛ اما جز این
دو،گزارشی در این زمینه در دست نیست.
برخیگزارشها از نقش اسامه
در پاک کردن تصویرهای شرکآمیز درون کعبه در فتح مکه حکایت دارند. میگویند
اسامه با دلو از زمزم آب میآورد و رسول خدا(صلی الله علیه و آله)
پارچهای را با آن خیس مینمود و تصویرهای یاد شده را پاک میکرد.
او
همچنین در نبرد حنین به سال هشتم ق. حضوری فعال داشت. وی را از اندک
افرادی به شمار آوردهاند که در بحبوحه این نبرد، پیامبر(صلی الله علیه و
آله) را تنها نگذاشت.
در همین دوره، برخی از منابع اسامه را واسطه
شأن نزول دستکم دو آیه از قرآن کریم دانستهاند: 1. آیه 94 نساء/4. اسامه
در سریه زیاد بن عبدالله، شخصی را که با گفتن «لا إله إلا الله» اظهار
مسلمانی میکرد، کشت و پس از بازگشت، پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را
مؤاخذه کرد. سپس آیه {وَلا تَقُولُوا لِمَن أَلْقَی إِلَیْکُمُ السَّلامَ
لَسْتَ مُؤْمِنًا} نازل شد. 2. آیه حرمت غیبت (12 حجرات/49). گویند این
آیه هنگامی فرود آمد که دو تن از صحابه، درباره اسامه غیبت نمودند و او را
بخیل خواندند