پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

لبیک اللهم لبیک لبیک لاشریک لک لبیک ان الحمد و النعمه لک والملک لا شریک لک

پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

لبیک اللهم لبیک لبیک لاشریک لک لبیک ان الحمد و النعمه لک والملک لا شریک لک

دربارة وقوف حجاج در عرفات، در روز عرفه

شکّی در این نیست که روز عرفة روز بسیار بزرگی است و یکی از روزهای پرفیض و برکت خداوند می‌باشد و درواقع بزرگترین مجمعی از مجامع خیر و نیکی، ایمان و تقوی و زمان بسیار مهمّی است برای انجام طاعت و عبادت، آری، عرفه روزی است که در آن پندها و ناشناخته‌ها آموخته و شناخته می‌شود، دعاها و خواهشها، تضرع و زاریها به آسمان می‌رود، رحمتها و برکتها فرود می‌آید، گناهان و لغزشها بخشیده می‌شود، امیدها و آرزوها، فروتنیها و پشیمانیها ابراز می‌گردد

وقوف در عرفات


بیگمان روز عرفه روزی بسیار بزرگ و مبارک است به طوری که خورشید بر هیچ روزی بزرگتر و بافضیلت‌تر از آن نتابیده است، بنابراین در حقیقت روز عرفه، چنان مزایای ارزشمند، خصوصیات عظیم، صفات عالی و فضائل بی‌انتهایی را به همراه دارد که برشمردن و احاطه ‌نمودن بر آنها بسیار مشکل بلکه غیرممکن می‌باشد، از همه مهمتر اینکه روز عرفة عید بزرگ را برای امت مسلمان کامل فرمود، چنانکه می‌فرماید: 
 الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا    (مائده / 3)
«امروز (احکام) دین شما را برایتان کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آیین خداپسند (و جاودان) برای شما برگزیدم». 
باید دانست بعد از نزول این آیه، دیگر حکم هیچ حلال و حرامی نازل نشد.
خداوند در این روز خجسته و پربرکت بسیاری از بندگان خود را از آتش دوزخ رها می‌کند و آنان را مورد عفو و بخشش قرار می‌دهد، و با بندگان مؤمنش بر فرشتگان مقرّب و معتبر خود فخر و مباهات می‌ورزد، چنانکه از امّ‌المؤمنین عایشه ـ رضی الله عنها ـ روایت شده که پیامبراکرم صلی الله علیه و سلم فرموده است: «ما من یوم أکثر من أن یعتق الله فیه عبداً من النّار من یوم عرفة و إنّه لیدنو ثمّ یباهی بهم الملائکة فیقول: ما أراد هؤلاء؟»[1] : خداوند در روز عرفه، بیشتر از هر روز دیگری بندگان خود را از آتش دوزخ آزاد می‌‌کند، خداوند مهربان در آن روز ـ آنطوری که فقط خودش می‌داند ـ به بندگانش نزدیک می‌شود، آنگاه با حضور آنان بر فرشتگانش فخر می‌ورزد و از روی فخر و مباهات می‌فرماید: اینان چه می‌خواهند؟ (مگر جز خشنودی من، و آمرزش گناهانشان آرزوی دیگری دارند؟!)»
ابن عبدالبرّ می‌گوید: «این روایت دلالت دارد بر اینکه آنان آمرزیده می‌باشند زیرا ممکن نیست که خداوند به کسانی فخر و مباهات ورزد که اهل گناه و خطا باشند مگر بعد از اینکه از تمام گناهان و لغزشهای خود توبه کنند و خالصانه از پیشگاه خداوند طلب آمرزش نمایند،»  همچنین از عبدالله بن عمرو ـ رضی الله عنهما ـ روایت شده که: پیامبراکرم فرموده است: «إنّ الله تعالی یباهی ملائکته عشیة عرفة بأهل عرفة، یقول: أنظروا إلی عبادی أتونی شعثا غبرا»[2] : بیگمان خداوند متعال در شامگاه روز عرفه به وسیلة کسانی که در عرفه (و در صحرای عرفات) حاضر شده‌اند بر فرشتگان فخر می‌ورزد و می‌فرماید: ببینید که بندگانم چگونه با حالت ژولیده و غبارآلود پیش من آمده‌اند.
ابن قیم در «قصیدة میمیّه» معروف خود می‌گوید:


فللّه ذاک الموقف  الأعظم
ویدنو به الجبّار جلّ جلاله
یقول: عبادی قد أتونی محبّة
فأشهدکم أنّی قد غفرت ذنوبهم
فبشراکم یا أهل ذلاموقف الّذی
کموقف یوم العرض بل ذلک أعظم
یباهی بهم أملاکه فهو أکرم
و إنّی بهم أجود و أرحم
وأعطیتهم ما أملوه و أنعم
به یغفر الله الذّنوب و یرحم
خدایا! (این عرفات) چه توقفگاه بزرگی است!! بسان توقفگاه (روز) محشر است، ولی آن بزرگتر می‌باشد.
خداوند قادر و مسلّط ـ جل جلاله ـ (در این روز عرفه با رحمت و عطوفت بیشتر) به حاضرین در آن نزدیک می‌شود، و با آنان بر فرشتگانش فخر می‌ورزد، پس خداوند گرامیتر و بخشنده‌تر است.
می‌گوید: بندگانم از روی محبّت و علاقه پیش من آمده‌اند و من نسبت به آنان (از آنچه تصور کرده‌اند) سخاوتمندتر و رحیمتر هستم.
پس شما را گواه می‌گیرم که بیگمان گناهان ایشان را بخشیدم و آنچه را که آرزو کرده‌اند به آنان دادم و بخشش من بیشتر از آن است.
پس ای کسانی که در این توقفگاه (جمع شده)‌اید مژده باد شما را که خداوند به برکت این روز به شما رحم می‌کند و گناهانتان را می‌بخشد.


فضیل بن عیاض در روز عرفه در عرفات ایستاده بود، شامگاه آن روز ناگاه گریه و زاری مردم توجّه او را جلب کرد و گفت: «آیا به نظر شما اگر همة این افراد پیش کسی بروند و از او یک دانه (مثلاً گندم) بخواهند آیا او این خواستة ناچیز آنان را ردّ خواهد کرد؟ گفتند: خیر، گفت: به خدا قسم آمرزش گناهان نزد پروردگار از دادن یک دانة گندم هم آسانتر است». 
بنابراین هر فرد مسلمانی که در این روز خجسته و مبارک خواهان سود بیشتر و طالب فیض و برکت زیادتر می‌باشد، لازم است در پیشگاه پروردگار خویش، با حالت تواضع و فروتنی و عجز و پشیمانی هرچه بیشتر خواستار رحمت و مغفرت ذات کبریایی‌اش شود، و پیوسته بیم خشم و عذاب او را در دل داشته باشد، و از هر گناه و اشتباهی و هرگونه خطا و لغزشی که مرتکب شده است صادقانه و از ته دل توبه کند و خواهان عفو و بخشش شود، لازم است در این زمان بسیار کوتاه توقفگاه و در این لحظات طلائی و سرنوشت‌ساز آن که ممکن است هر آن زندگی هر مسلمانی دگرگون و عوض شود، با رفتن به این سو و آن سو، و یا در اثر غفلت و سهل‌انگاری وقت خود را ضایع نکند، و هوشیار باشد با پرت و پلاگفتن و حرفهای بیهوده یا حداقل غیرضروری، این فرصت بزرگ و استثنائی را از دست ندهد، بلکه با کمال تضرّع و فروتنی و با صداقت و خلوص نیّت به مولا و پروردگار خویش روی آورد و هر چه در توان دارد خود را به ذکر و دعا و توبه و استغفار مشغول سازد، چنانکه از پیامبراکرم صلی الله علیه و سلم  نقل شده که فرموده است: «خیر الدّعاء دعاء یوم عرفة، و خیر ما قلته أنا و النّبیّون من قبلی: لا إله إلاّ اله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد و هو علی کلّ شیء قدیر»[3] : بهترین دعا، دعای روز عرفه است و بهترین گفتاری که من و پیامبران قبل از من گفته‌ایم این گفتار است: «هیچ معبود برحقی جز الله نیست، او تنها و بدون شریک می‌باشد، ملک و فرمانروائی و حمد و ستایش فقط سزاوار اوست، و او بر هر چیزی تواناست».
بنابراین روز عرفه، روز دعا و نیایش و روز التماس عفو و بخشش است و بهترین ذکر در آن گفتن: «لا إله إلاّ الله» است، و پیامبراکرم صلی الله علیه و سلم  نیز روز عرفه را بهترین روز می‌دانستند و در آن روز بهترین و پرمحتواترین ذکر را انجام می‌دادند، زیرا سردار روزها روز عرفه، و سردار همة اذکار «لا إله إلاّ الله» است، از این رو بسیار شایسته و بجاست که بهترین ذکر را در بهترین و مناسبترین روز انجام دهیم، تا اینکه از روش پیامبر گرامیمان صلی الله علیه و سلم  پیروی کرده باشیم، زیرا شکی نیست جملة «لا إله إلاّ الله» که پیامبراکرم صلی الله علیه و سلم  آن را در روز عرفه بسیار تکرار می‌کرد، به طور قطع بزرگترین و ارزشمندترین و مناسب‌ترین جمله است، چون آن در واقع ریسمان محکم، کلمة تقوی، کلید بهشت، اصل و اساس دین می‌باشد، به خاطر فضل و برکت همین جمله است که آسمانها و زمین آفریده شده‌اند، تمام مخلوقات روی زمین آفریده شده‌اند، پیامبران مبعوث شده‌اند و کتابهای آسمانی فرود آمده‌اند، بنابراین فضایل و برتریهای این جمله و نقش و موقعیت آن در دین بالاتر و فراتر از آن است که وصف‌کنندگان بتوانند آن را تعریف و توصیف کنند، و یا عارفان قادر به شناساندن آن باشند، بلکه فضائل و مزایای آن به قدری زیاد و بیشمار است که در خیال و تصور هم نمی‌گنجد. امّا با این حال باید هر فرد مسلمانی بداند که تنها با جاری نمودن و بر زبان آوردن جملة «لا إله إلاّ الله» بدون آنکه گوینده‌اش حق آن را ادا نماید و شروط و ضوابطش را آنطوری که شایسته و بایسته است بجای آورد قبول نمی‌شود، زیرا کلمة «لا إله إلاّ الله» اسمی نیست که بدون معنی باشد، و گفته و یا لفظی نیست که حقیقتی و مفهومی نداشته باشد، بلکه این کلمة بزرگ دارای چنان مدلول و مصداقی است که درک و فهم آن امری ضروری است و حفظ معنا و مفهوم، و تحقق‌پذیرفتن هدف و آرمان آن واجب می‌باشد، چون به اجماع و اتفاق علما تنها گفتن و بر زبان آوردن این کلمة بزرگ و بنیادی، بدون آنکه گوینده‌اش معنا و مدلول آن را بفهمد و بدون اینکه به مقتضای آن عمل کند، قطعاً هدف موردنظر برآورده نخواهد شد، چنانکه خداوند می‌فرماید:
 وَلَا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ     (زخرف / 86)
«کسانی که معبودهای غیرخدای واحد را به فریاد می‌خوانند (و می‌پرستند) اختیار و توانائی هیچگونه شفاعت و میانجیگری را ندارند، مگر کسانی که آگاهانه به حق شهادت و گواهی داده (و خدا را به یگانگی پرستیده) باشند». 
منظور این است: مگر کسانی که «لا إله إلاّ  الله» را که بر زبان می‌آورند و به آن گواهی می‌دهند، از اعمال دل نیز به آن گواهی دهند: (درواقع زباناً و قلباً آن را تصدیق و گواهی نمایند) و معنی و مفهوم آن را به حقیقت درک کنند. پس شکّی نیست که این امر بسیار قابل اهمیّت می‌باشد و باید هر مسلمانی به آن توجّه فوق‌العاده داشته باشد، زیرا که بدیهی است گفتن کلمة «لا إله إلاّ الله» زمانی برای گویندة آن سودبخش می‌باشد که به درستی مدلول و مصداق آن را به طور کلی اعم از بعد نفی و بعد اثبات درک کند و بشناسد و با ایمان و اعتقاد کامل و راسخ به آن عمل کند، امّا اگر کسی آن را به ظاهر بر زبان آورد و اعتقاد قلبی و حقیقی به آن نداشته باشد مسلماً چنین فردی هر چند هم برحسب ظاهر بدان عمل کند منافق می‌باشد، و اگر کسی آن را بگوید ولی بر ضد و خلاف آن تبلیغ کند، و اعمال شرک‌آمیز را انجام دهد، کافر می‌باشد. همچنین کسی که آن را می‌گوید اما بعضی از عبادتها را خالص برای خدا انجام نمی‌دهد، به این معنی که غیرخدا را می‌خواند، و یا در زمینه‌هایی که فقط خداوند قادر به انجام‌دادن و فراهم‌نمودن آنها می‌باشد، از غیر خدا نصرت و یاری می‌جوید، و یا کسی که بخشی از عبادات را که به جز خداوند بزرگ هیچ‌کس و هیچ‌چیزی شایستگی آن را ندارد برای غیرخدا انجام می‌دهد، قطعاً چنین فردی مشرک می‌باشد اگرچه «لا إله إلاّ الله» را بر زبان آورد، زیرا معنای این کلمة بزرگ ـ همچنانکه قبلاً گفته شد ـ این است: هیچ معبودی جز الله نیست، او تنها و بی‌شریک است، باید هر نوع عبادت و پرستشی فقط برای او انجام شود و مختص به او گردد، به‌گونه‌ای که هیچ‌کس و هیچ‌چیزی در آن شریک و انباز او نگردد، بلکه ابراز عجز و ناتوانی، تضرع و فروتنی، امید و توکّل، انابت و پشیمانی و دعا و طلب فقط به بارگاه آن ذات یکتا و ملکوتی انجام گیرد و لاغیر، پس‌ گویندة کلمة «لا إله إلاّ الله» جز خدای متعال کسی را نمی‌خواند، جز برای خدا ذبح نمی‌کند، هیچ بخشی از عبادت و پرستش را جز برای خدا و جلب رضای او انجام نمی‌دهد پرسیدن و طلب‌کردن هر چیزی از غیر خدا را جایز نمی‌داند، و از تمامی اعمال و کارهای غیرخدایی در پیشگاه با عظمت پروردگار یکتا اعلان برائت و بیزاری می‌کند. 
 
[1]- صحیح مسلم ح شماره / 1348

[2]- المسند امام احمد ج 2 ص 224

[3]- سنن ترمذی 3585 به روایت عبدالله ابن عمر، و ناصرالدین آلبانی، آن را در سلسلة الصحیحة، ج 4 ص 7 و 8 نقل کرده است.

 

 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.