پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

لبیک اللهم لبیک لبیک لاشریک لک لبیک ان الحمد و النعمه لک والملک لا شریک لک

پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

لبیک اللهم لبیک لبیک لاشریک لک لبیک ان الحمد و النعمه لک والملک لا شریک لک

امر به معروف حقوق بشر طبیعی و فطری

آیا امر به معروف و نهی از منکر با حقوق بشر منافات دارد؟!

امر به معروف و نهی از منکر برای حفظ معروفیت معروف و حفظ منکریت منکر است و اگر ترک امر به معروف و ترک نهی از منکر شود این معروفیت و این منکریت از دست می رود. وقتی از دست رفت دیگر امر کردن سخت می شود.




مقوله امر به معروف و نهی از منکر همواره با شانتاژهای سیاسی داخلی و خارجی همراه بوده است. حامیان این وظیفه الهی صرفا آنرا یک دستور دینی و لازم الاجرا معرفی کرده و مخالفان نیز برای توجیه نگرش خود به موضوع حقوق بشر و آزادی اشاره کرده اند . در همین راستا گفتگویی با حضرت آیت الله حائری شیرازی، امام جمعه سابق شیراز و عضو خبرگان رهبری صورت گرفته است که مشروح آن در ادامه تقدیم می گردد.

- مراد از امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ و جایگاه این فریضه در منظومه آموزه های دینی چگونه است؟

ما می گوییم امر به معروف و می گوییم نهی از منکر؛ یعنی ما نیاز به دوتا برنامه داریم و باید تقسیم کار کنیم عده ای بیایند واجبات ما را که معروفیت آنها فراموش شده است این معروفیت را دوباره شفاف کنند تا برای آنکه می خواهد امر به معروف کند جاده صاف شده باشد. پس گروه اول جاده صاف کن های امر به معروف هستند و آنها کسانی هستند که معروفیت واجبات را به وسیله کارهای فرهنگی و برنامه های مختلف دوباره زنده می کنند.

گروه دیگر این مواردی که معروفیتش احیا شده و می توانند امر کنند و زمینه تأثیر دارد چون معروف شده امر بکنند تا این معروفیت از کار نیفتد؛ رسالت مهم امر به معروف حفظ معروفیت معروف بوسیله امر است. احیای منکریت منکر است به وسیله نهی؛ ما راههای دیگری هم داریم برای احیاء منکریت منکر؛ یکی اجرای حدود است «واقامه الحدود تعظیماً للمحارم» تعظیم یعنی منکریت آن را شفاف و تشدید کنند یعنی بزرگ کنند در ذهن مردم این تخلف را؛ که این کار کوچکی نیست نمی شود از کنار آن رد شد.

قرآن می گوید» «لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی » اول انسانها را از اکراه خارج کنیید که دین مجبوری نداشته باشند آمریکا اهل عالم را به فرهنگ خودش اکراه می کند. ما نهی از منکرمان برای این است که جلوی این کار را بگیریم جلوی اکراه آمریکا را بگیریم حتی اگر آمریکا را براندازیم تا انسانها آزاد شوند ارزش دارد.

پس خود اقامه حدود جزء بخش احیای معروفیت معروف و احیای منکریت منکر است. در حقیقت آن گروهی که معروفیت را احیا می کنند خمیر را به شکل نان در می آورند و آن کسانی که نهی از منکر و امر به معروف می کنند این خمیر را به تنور می زنند و تنور را داغ نگه می دارند چراکه تنور امر به معروف و نهی از منکر را نباید بگذاریم سرد شود.

وقتی معروفیت معروف و منکریت منکر از آن گرفته شود کار کردن روی آنها سخت است مثل آهنی است که سرد شده باشد آهن سرد را وقتی می کوبند می گویید آهن سرد کوبیدن است یعنی کار بی نتیجه است نمی توانید به آن شکل دهید مقاومت می کند. و دشمنان اسلام دقیقاً متوجه به این نکته هستند که بیشتر وقت شان را صرف از معروفیت انداختن معروف بلکه منکر کردن معروف و از منکریت انداختن منکر بلکه هم معروف کردن منکر کردند.

وقتی معروف شد یک منکر، آمر به معروف و ناهی از منکر در مقابل عمل انجام شده قرار می گیرد. مثلاً شما در مجالس عقد نمی توانید کراوات را حذف کنید؛ آمدند برای داماد و ارحام نزدیک او کراوات را مد کردند یعنی این منکر در شب عروسی معروف شد به وسیله اجانب. وقتی از یک نقطه شروع کردند بعد می آیند در جشن تولدها هم چنین رسمی ایجاد می کنند بعد می آیند دکترهای بزرگ دانشگاه را هم می گویند شما چون از خارج می آیید و آنجا کراوات می زدید اینجا هم باید باشد با این مصاحبه می کنند و به همین ترتیب به تدریج این چیزی که اول انقلاب در ذهن مردم منکر بود آرام آرام معروفش می کنند.

بی حجابی را هم همینطور. اول کاری می کنند که عدم حجابی که منکر هست منکریتش برطرف شود بخشی از منکریتش را از دست بدهد بعدش زمینه معروف شدن آن را فراهم می کنند. مثلاً رسم می شود که زنها قسمتی از موی خودشان را بیرون بگذارند. آنها می دانند چه باید بکنند. خدا هم میداند چه باید بکند به همین دلیل خداوند فرمود امر به معروف و نهی از منکر؛ می داند چه می گوید. حالا در این وسط خدا می داند شیطان هم می داند ما چرا ندانیم؟ ما هم باید در آموزه خدا دقت کنیم. جاهایی که دارند معروف را از معروفیت می اندازند اینجاها اساس نبرد ماست میدان های جنگ فرهنگی ماست.

پس شب های عروسی میدان جنگ نرم است جشن تولدها میدان جنگ نرم است. این جنگ نرم را از اینجا آغاز می کنند و آرام آرام توسعه می دهند. حالا ما باید چه کنیم؟ ما باید برویم در مدارس و با بچه ها طوری صحبت کنیم که حجاب معروف شود و بعد بیایند راهپیمایی کنند بچه ها، دانشجویان و جوانان. اینکه سالخورده ها و انسان های سالمند به تنهایی بیایند راهپیمایی حجاب برقرار کنند این تأثیری مثل اینکه دانشجوهای محجبه با حجاب برتر بیایند را ندارد.

به اینها دقت باید کرد. پس پاسخ به سوال اول این است که امر به معروف و نهی از منکر برای حفظ معروفیت معروف و حفظ منکریت منکر است و اگر ترک امر به معروف و ترک نهی از منکر شود این معروفیت و این منکریت از دست می رود. وقتی از دست رفت دیگر امر کردن سخت می شود تا این تنور داغ است باید به تنور زد بترسیم از روزی که این تنور سرد شود یعنی معروف از معروفیت افتاده و بدتر از آن اینکه معروف منکر شود یا منکر معروف شود.

- تعریف شما از حقوق بشر چیست؟

ما یک حقوق بشر سیاسی داریم یک حقوق بشر واقعی داریم در حقوق بشر واقعی اولین حق بشر سعادت است و هیچ کس نباید مانع سعادت یک انسان شود. از حقوق انسانها این است که با خدای خودشان ارتباط داشته باشند هیچ کس نباید مانع ارتباط انسان با خدا شود. چون انسان به امر خدا به وجود آمده، نشاط او و حیاتش به این ارتباط با خداست این حق اوست. وقتی آیت الله العظمی بهجت می گوید اگر می دانستند این نماز چه لذتی دارد سراغ عشرتکده ها نمی رفتند این حق بشر است که نماز لذت بخش داشته باشد.

یک حقوق بشر سیاسی هم داریم و آن این است که سازمان مللی درست کنند و در سازمان ملل مصوباتی درست کنند برای اینکه وقتی می خواهند منکریت را در جامعه اشاعه بدهند؛ معروفیت معروف را از بین ببرند اگر کسی خواست مانع این راه شود به او بگویند در زندگی خصوصی دیگران دخالت کردی. اگر کسی مریض است من بگذارم بمیرد که دخالت در زندگی دیگران است؟ کسی وسط خیابان ایستاده من می دانم الان ماشین با او تصادف می کند این دخالت در زندگی شخصی طرف است که من بگذارم او زیر ماشین برود؟ یا اینکه چاهی در راهی است و انسان دارد به سمت آن می رود ... اگر بینی که نابینا و چاه است، اگر خاموش بنشینی گناه است.

ما یک حقوق بشر سیاسی داریم یک حقوق بشر واقعی داریم در حقوق بشر واقعی اولین حق بشر سعادت است و هیچ کس نباید مانع سعادت یک انسان شود. از حقوق انسانها این است که با خدای خودشان ارتباط داشته باشند هیچ کس نباید مانع ارتباط انسان با خدا شود یک حقوق بشر سیاسی هم داریم و آن این است که سازمان مللی درست کنند و در سازمان ملل مصوباتی درست کنند برای اینکه وقتی می خواهند منکریت را در جامعه اشاعه بدهند؛ معروفیت معروف را از بین ببرند.

حقوق بشر این نیست که ما اگر خواستیم کسی را از سقوط در جهنم نجات دهیم بگوییم در زندگی خصوصی او دخالت کردیم؟ حق بشر این است که سعادتمند شود حق بشر این است که هدایت شود حق بشر این است که از سرگردانی بیرون بیاید این حق طبیعی بشر است. این حق بشر فطری است اما حق بشر سیاسی که سازمان ملل درست کرده برای این است که می گوید آقای سلمان رشدی یک کتابی نوشته و این مخالفت با حقوق بشر است که شما آزادی بیان او را محدود کنید.

ایشان چیزی به ذهنش آمده می گوید شما هم بروید جواب بدهید. امام راحل آمد گفت چی؟ گفت ما برخورد می کنیم با این شخص و بر هر مسلمانی واجب است که این فرد را از بین ببرد این حقوق بشر از دیدگاه امام خمینی است که شما سوال کردید. امام می گوید حق بشر هست که از عقیده اش دفاع کند پس در مورد آقای سلمان رشدی هم این حق مردم است که او را از بین ببرند چون دارد ضلال پراکنی می کند و لجن پراکنی می کند باید با او برخورد شود.

- امر به معروف و نهی از منکر چه نقشی در احیای حقوق بشر دارد؟

خیلی سوال خوبی است وقتی شما به یک فردی راه خیر را نشان دادید دارید حقوق او را به او یادآور می شوید.از حقوق تو هدایت شدن توست من این حق را باید به تو ادا کنم، این حق بشری توست که باید وقتی من می بینم این کار برای آینده تو ضرر دارد من قبل از اینکه تو به آن مبتلا شوی امروز به تو بگویم. یک وقتی از من دعوت کردند جامعه کلیمی ها که بروم در مسجدشان شب بیست و دوم بهمن ماه؛ اول به خودم گفتم جا قحط است که من در مسجد کلیمی ها بروم؟ بعد به خودم گفتم تو اصلاً برای چه آخوند شدی؟

این کلیمی گفت من در همسایگی تو زندگی می کردم او بشر است یک حق بشری بر من دارد که اگر در اشتباه است اشتباه او را برطرف کنم اگر او احساس می کند قرآن دین کهنه، مرده، سوخته یا جعلی است من باید او را از این اشتباه دربیاورم؛ این حق آن بشر است. گفتم من می آیم صحبت می کنم. گفتند شما هیچ محدودیتی ندارید. من رفتم آنجا؛ بیوگرافی و زندگی نامه موسی علیه السلام را از زبان قرآن نقل کردم خب اینها عاشق حضرت موسی هستند و دیدند چقدر زیبا قرآن نحوه پیدایش موسی را بیان می کند.

مادر موسی شرایط نداشت که بتواند حتی شیر به موسی بدهد می گفت وقتی این بچه را لحظه ای دیگر خفه می کنند چرا من به او شیر بدهم؟ قرآن می گوید « و اوحینا الی ام موسی ان ارضعی » اینقدر طرف مأیوس بود از اینکه این بچه بماند که به کمک وحی ما او حاضر شد به بچه اش شیر بدهد. این را کلیمی ها وقتی بداند و به این قرآن حسن ظن پیدا می کنند این حق بشری آنهاست که من ادا کردم. پس تمام انسانها بر ما حق هدایت دارند و ما باید خودمان این حق را ادا کنیم و امر به معروف و نهی از منکر یک نوع ادای حق بشر است که ما داریم انجام می دهیم.

- رابطه امر به معروف و نهی از منکر با آزادی های عمومی که نقش محوری در حقوق بشر دارند چگونه است؟

قرآن می گوید «لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی» اول انسانها را از اکراه خارج کنیید که دین مجبوری نداشته باشند آمریکا اهل عالم را به فرهنگ خودش اکراه می کند. ما نهی از منکرمان برای این است که جلوی این کار را بگیریم جلوی اکراه آمریکا را بگیریم حتی اگر آمریکا را براندازیم تا انسانها آزاد شوند ارزش دارد. پس ما به وسیله امر به معروف و نهی از منکر جو لا اکراهی فراهم می کنیم جو لا اکراهی اساس آزادی است.

آزادی عقیده ازادی دین همه بعد از خروج از لا اکراهی تحقق پیدا می کند. و ما می گوییم انسان اگر آزاد شود به وسیله فطرتش به سمت دین حرکت می کند نمی خواهد شما این انسان را به سمت دین ببرید زیر سنگ هم که باشد می رود دین را پیدا می کند. چرا؟ چون سلامت خودش را در آن میداند. اینکه من ندانم آمدم به دنیا و رفتم چه خاصیتی داشتم و این آمدن و رفتن من چه فایده ای داشت حقوق بشر این است که من این بنده خدا را از تحیر دربیاورم.

پس امر به معروف و نهی از منکر است که انسان را آزاد می کند و از اکراه خارج می کند وقیت لا اکراه واقع شد قد تبین الرشد من الغی یعنی زمینه آموزش فراهم می شود. وقتی رشد و غی مشخص شد آن موقع کفر به طاغوت را خودش انتخاب می کند به عنوان غی. و خودش ایمان بالله را پیدا می کند و وقتی ایمان بالله بعد از کفر به طاغوت حاصل شد بین خودش و خدا ارتباط پیدا می شود.

آن گروهی که معروفیت را احیا می کنند خمیر را به شکل نان در می آورند و آن کسانی که نهی از منکر و امر به معروف می کنند این خمیر را به تنور می زنند و تنور را داغ نگه می دارند چراکه تنور امر به معروف و نهی از منکر را نباید بگذاریم سرد شود.

فقد استمسک بالعروه الوثقی. اما زمینه اولی آن امر به معروف و نهی از منکر است. مسئله لانه جاسوسی را امام تأیید کردند برای چی؟ برای اینکه به اهل عالم جرأت بدهد و زمینه لااکراهی را در آنها فراهم بیاورد. اینها به اندازه ای از آمریکا متوحش بودند که خیال این را هم نمی کردند که می شود خلاف راه او را هم بروند اصلاً در اکراه غرق شده بودند. امام آمد گفت این خبرها نیست ما اینها را می گیریم 400 روز هم نگه داشتیم اگر اینها می خواستند غلطی بکنند می کردند. این آزادی هایی که الان است و شما ملاحظه می فرمایید نتیجه آن امر به معروف و نهی از منکرهاست.

- نظر به فریضه امر به معروف و نهی از منکر جایگاه حریم خصوصی در فقه اسلامی چیست؟

کسی در خانه خودش کاری انجام می دهد کسی حق ندارد از دیوار خانه او بالا برود و نگاه کند که ایشان دارد چه می کند؟ کسی حق ندارد شنود بگذارد کسی حق ندارد دوربین مداربسته بگذارد که این در خانه اش تریاک می کشد یا مشروب می خورد یا نمی خورد. اسلام این حقوق بشر را در زندگی خصوصی طرف محترم می دارد می گوید شما به این کارها چه کار دارید؟

مأمورین رفتند برای امری مجرمی را تعقیب می کنند در خانه او وسایل تریاک یا مشروب دیدند به آنها ربطی ندارد باید مأموریت خودشان را انجام دهند و آن مدارکی را که آمدند ببرند، ببرند. اتفاق افتاده و شما آنها را دیدید دیگر نباید تعقیب کنید. بله وقتی که این تجاهر می کند و تظاهر می کند و می خواهد بگوید من حریم را می شکنم و من توانا هستم مثلاً به زن و شوهر در شب عروسی دوتا شیشه مشروب الکی دادند ما با این برخورد می کنیم این زندگی خصوصی نیست این عفت عمومی را جریحه دار کرده است ما برخورد می کنیم زندگی خصوصی جایش مشخص است در حقوق بشر.

- به نظر شما آیا ترک امر به معروف و نهی از منکر با نقض حقوق بشر در جامعه رابطه دارد؟

کاملاً رابطه دارد اما نه حقوق بشر سیاسی؛ حقوق بشر طبیعی و فطری؛ وقتی شما نگفتید آقا شما اتاق تان چرا جارو نمی کنید ای همسایه، چرا آشغال هایتان را بیرون نمی ریزید و ایشان آشغال هایش را بیرون نریخت عفونت کرد، عفونت به خانه او محدود می شود یا به همه جا می رود؟ میکروب و بوی آن به همه جا می رود؟ اینهایی که مریض می شوند به خاطر این میکروب چوب ترک امر به معروف را می خورند.

پس همه اینهایی که مریض شدند یقه این کسی که ترک امربه معروف کرده را می گیرند که شما این حق ما را ضایع کردی با ترک امر به معروف و اگر شما یک پشت دستی به او زده بودی و جلویش را گرفته بودی امروز ما بیمار نمی شدیم. مثلاً من از کنار مارال می گذشتم دیدم فاضلابش را رها کرده در جاده، به رئیس محیط زیست گفتم و به مسئولش هم گفتم که پیگیری کنند.

نگویم؟ کسانی به خاطر این هوای کثیف بیمار شوند به ما می گویند ما بشر بودیم این حق بشری ما بود که شما برای سلامت ما جلوی این منکر را بگیرید کاملاً طبیعی است که بشرها به ما اعتراض می کنند. من حتی گفتم آن جامعه کلیمی به ما اعتراض می کند در قیامت که ما در همسایگی تو بودیم چرا ما را بیدار نکردی؟ این حق بشر است کاملاً همه چیز به هم مربوط است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.