ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ایشان در زمانی به دنیا آمدند که قریش بنای کعبه را بازسازی می کردند. واقعه مذکور پنج سال قبل از بعثت پیامبراکرم (ص) صورت گرفت . زمانی که پیامبر اکرم (ص) با تدبیر و بصیرت و درایت فوق العاده شان به اختلافات و نزاع میان قریش بر سر قرار دادن «حجر الأسود» در محل نصبش را خاتمه بخشیدند.
ازدواج با خُنیس
وقتی حفصه به سن بلوغ رسید ، یکی از مسلمانان متدین و متعهد به نام «خُنیس بن حذافه» با ایشان ازدواج نمود . مدتی پس از ازدواج این دو با یکدیگر اذیت و آزار مشرکان نسبت به اصحاب پیامبرخاتم (ص) شدت یافت ، بصورتی که پس از ازیاد فشارها پیامبراکرم (ص) به اصحاب و یاران خود فرمودند که به سرزمین حبشه هجرت نمایند . از جمله افرادی که به حبشه هجرت کرده و سپس به مکه بازگشتند خُنیس بود . تداوم آزار و اذیت و شکنجه مشرکان بر علیه مسلمانان روز به روز بیشتر می گردید خُنیس با اجازه پیامبر اکرم (ص) به همراه عده ای از اصحاب و همسرش حفصه به طرف یثرب (مدینه منوره) هجرت نمودند . آن دو در کنار دیگر انصار رسول الله (ص) در شهر مدینه مقیم گردیدند که با هجرت پیامبراعظم (ص) به مدینه منوره آرامش آنان تکمیل گردید .
شهادت خُنیس و روزهای جدائی
در جنگ بدر که به اذن الهی فتح و پیروزی نصیب مسلمانان گردیده بود ، خُنیس یکی از دلاوران این نبرد قهرمانانه بود . وی علیرغم آن که در آن جنگ زخم های بسیار زیادی برداشته بود اما همچنان مبارزه می کرد . پس از پایان غزوه بدر خُنیس با بدنی مجروح به مدینه بازگشت .
این صحابی بزرگ پس از مدتی در اثر جراحات شدیدی که در جنگ بدر برداشته بود در مدینه دعوت حق را لبیک گفت .
پیامبر اکرم (ص) بر جنازه او نماز خواندند و سپس ایشان را در قبرستان بقیع در کنار عثمان بن مظعون به خاک سپردند .
چگونگی ازدواج ایشان با رسول الله (ص)
عمربن خطاب رض پس از بیوه شدن دخترشان و مشاهده رنج و ناراحتی وی ؛ با اتمام عده حفصه به فکر افتادند که شخصا شوهری را برای دخترشان انتخاب کنند .
در ابتدا به ابوبکر رض مراجعه و پیشنهاد کردند که ایشان با حفصه دخترشان ازدواج نمایند ؛ اما وی جوابی ندادند . به عثمان رض مراجعه نموده و به وی پیشنهاد کردند که ایشان با دخترشان حفصه ازدواج نمایند ، لیکن وی گفت : در نظر دارم این روزها ازدواج نکنم .
عمربن خطاب که از هر دوی آن ها دلگیر شده بود ماوقع را برای پیامبر گرامی (ص) نقل می نماید . پیامبر رحمت (ص) پس از شنیدن صحبت های عمربن خطاب رض در پاسخ می فرمایند : « یتزوج حفصة من هو خیر من عثمان ؛ ویتزوج عثمان من هی خیر من حفصة » : « کسی بهتر از عثمان با حفصه ازدواج می کند و عثمان با کسی بهتر از حفصه ازدواج می کند » . سپس پیامبراکرم (ص) از حفصه خواستگاری می فرمایند .
بدینسان رسول خدا (ص) در ماه شعبان سال سوم هجرت با وی ازدواج فرمودند و ایشان به افتخار همسری رسول الله (ص) نائل گردیدند.
بعدها نیز عثمان بن عفان که همسرشان رقیه دختر رسول الله (ص) از دنیا رفته بودند ؛ با خواهر ایشان ام کلثوم ازدواج نمود.
برخوردهای زنانه
قابل ذکر است که گاهی اوقات حسادت میان همسران پیامبراکرم (ص) بروز می کرد ولی پیامبراکرم (ص) امور فوق را با حکمت و مهر و محبت مدیریت می فرمودند .
رسول اکرم کنیزی بنام ماریه قبطیه داشتند که توسط سلطان مصر بعنوان هدیه برای ایشان فرستاده شده بود که افتخار همسری پیامبر را یافته بود ؛ لذا گاهی از مواقع مورد حسادت برخی از همسران رسول خدا (ص) واقع می شدند .
در این رابطه روایتی از انس آورده شده که عایشه و حفصه تلاش متداومی کردند تا این که پیامبرخدا (ص) آن کنیز را بر خود حرام کرد . آن گاه خداوند این آیه را نازل کرد : «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ » (التحریم: 1).
«ای پیامبر چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام می کنی؟ و خداوند آمرزنده و رحیم است».
در احادیث آمده که پیامبراکرم (ص) یک بار نیز حفصه را طلاق دادند لیکن پیامبر رحمت مجدا رجوع فرموده و از طلاق ایشان منصرف گردیدند .
پس از این واقعه حفصه نیز ازعملکرد خود پشیمان شده و از آن به بعد طبق دستورات پیامبراکرم (ص) رفتار می کرد .
معروف است که وی روزها به روزه داری و شب ها را به عبادت سپری می نمود و برای به دست آوردن خشنودی پیامبر اکرم (ص) در تلاش بوده و همزمان علم و فقه را نیز در جوار رسول الله (ص) می آموخته است .
علم و فقه ام المومنین حفصه
ایشان حافظ قرآن بوده و احادیث زیادی از پیامبر اکرم (ص) را روایت کرده است . شصت حدیث از وی روایت شده که در صحیح بخاری و مسلم هر کدام سه حدیث را متفقا روایت کرده اند و شش حدیث نیزدر صحیح مسلم به تنهایی روایت شده است .
علم و فقه و تقوای وی زبان زد بود و جایگاه علمی وی در عصر خلافت راشده به ویژه در زمان خلافت پدرش ، همچنان نمود داشت و بسیار پیش می آمد که عمرابن خطاب رض به آراء و نظرات فقهی ایشان تکیه می کرد .
وی در زمینه حدیث نبوی مرجع سئوال بسیاری از صحابه نیز بودند و حتی برادرشان عبدالله بن عمر از ایشان دریافت علم می کردند .
در زمان ابوبکر رض بعد از اینکه قرآن نوشته شد از سوی ایشان ؛ ام المومنین حفصه برای حفاظت و نگاهداری آن انتخاب گردید .
ایشان نسبت به دنیا بی علاقه بودند و در دوران خلافت پدرشان ؛ بدون هیچ گونه تغییری زندگی زاهدانه ای را سپری نمودند .
در زمانی که حادثه ترور عثمان رض رخ داد و ام المومنین عایشه از ام المومنین حفصه خواست که همراه او برای خون خواهی عثمان بیرون رود ، حفصه عایشه را تائید کرد اما برادر حفصه ؛ عبد الله بن عمر او را از بیرون رفتن منع نمود، بنابراین حفصه در خانه اش باقی ماند و از برادرش اطاعت کرد . حفصه همیشه به خیرخواهی برادرش عبدالله بن عمر اعتراف می نمود .
روزها و سال ها همچنان می گذشت تا اینکه ایشان در سال چهل و پنج هجری دچار ضعف و بیماری گردیدند و در شصت سالگی دار فانی را وداع نمودند .
امیر وقت مروان بن حکم بر جنازه وی نماز خواند ؛ سپس جنازه ایشان به سوی قبرستان بقیع حمل و در آن جا توسط برادرانش عبدالله و عاصم به خاک سپرده شد.