پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

لبیک اللهم لبیک لبیک لاشریک لک لبیک ان الحمد و النعمه لک والملک لا شریک لک

پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

لبیک اللهم لبیک لبیک لاشریک لک لبیک ان الحمد و النعمه لک والملک لا شریک لک

سیره ام المومنین حفصه بنت عمربن خطاب

 ام المومنین حفصه پدرشان عمربن الخطاب رض بن نفیل بن عبدالعزی و مادر ایشان زینب بنت مظعون ، خواهر عثمان بن مظعون می باشد

ایشان در زمانی به دنیا آمدند که قریش بنای کعبه را بازسازی می کردند. واقعه مذکور پنج سال قبل از بعثت پیامبراکرم (ص) صورت گرفت . زمانی که پیامبر اکرم (ص) با تدبیر و بصیرت و درایت فوق العاده شان به اختلافات و نزاع میان قریش بر سر قرار دادن «حجر الأسود» در محل نصبش را خاتمه بخشیدند.

ازدواج با خُنیس

وقتی حفصه به سن بلوغ رسید ، یکی از مسلمانان متدین و متعهد به نام «خُنیس بن حذافه» با ایشان ازدواج نمود . مدتی پس از ازدواج این دو با یکدیگر اذیت و آزار مشرکان نسبت به اصحاب پیامبرخاتم (ص) شدت یافت ، بصورتی که پس از ازیاد فشارها پیامبراکرم (ص) به اصحاب و یاران خود فرمودند که به سرزمین حبشه هجرت نمایند . از جمله افرادی که به حبشه هجرت کرده و سپس به مکه بازگشتند خُنیس بود . تداوم آزار و اذیت و شکنجه مشرکان بر علیه مسلمانان روز به روز بیشتر می گردید خُنیس با اجازه پیامبر اکرم (ص) به همراه عده ای از اصحاب و همسرش حفصه به طرف یثرب (مدینه منوره) هجرت نمودند . آن دو در کنار دیگر انصار رسول الله (ص) در شهر مدینه مقیم گردیدند که با هجرت پیامبراعظم (ص) به مدینه منوره آرامش آنان تکمیل گردید .

شهادت خُنیس و روزهای جدائی

در جنگ بدر که به اذن الهی فتح و پیروزی نصیب مسلمانان گردیده بود ، خُنیس یکی از دلاوران این نبرد قهرمانانه بود . وی علیرغم آن که در آن جنگ زخم های بسیار زیادی برداشته بود اما همچنان مبارزه می کرد . پس از پایان غزوه بدر خُنیس با بدنی مجروح به مدینه بازگشت .

این صحابی بزرگ پس از مدتی در اثر جراحات شدیدی که در جنگ بدر برداشته بود در مدینه دعوت حق را لبیک گفت .

پیامبر اکرم (ص) بر جنازه او نماز خواندند و سپس ایشان را در قبرستان بقیع در کنار عثمان بن مظعون به خاک سپردند .

چگونگی ازدواج ایشان با رسول الله (ص)

 عمربن خطاب رض پس از بیوه شدن دخترشان و مشاهده رنج و ناراحتی وی ؛ با اتمام عده حفصه به فکر افتادند که شخصا شوهری را برای دخترشان انتخاب کنند .

در ابتدا به  ابوبکر رض مراجعه و پیشنهاد کردند که ایشان با حفصه دخترشان ازدواج نمایند ؛ اما وی جوابی ندادند . به  عثمان رض مراجعه نموده و به وی پیشنهاد کردند که ایشان با دخترشان حفصه ازدواج نمایند ، لیکن وی گفت : در نظر دارم این روزها ازدواج نکنم .

عمربن خطاب که از هر دوی آن ها دلگیر شده بود ماوقع را برای پیامبر گرامی (ص) نقل می نماید . پیامبر رحمت (ص) پس از شنیدن صحبت های  عمربن خطاب رض در پاسخ می فرمایند : « یتزوج حفصة من هو خیر من عثمان ؛ ویتزوج عثمان من هی خیر من حفصة » : « کسی بهتر از عثمان با حفصه ازدواج می کند و عثمان با کسی بهتر از حفصه ازدواج می کند » . سپس پیامبراکرم (ص) از حفصه خواستگاری می فرمایند .

بدینسان رسول خدا (ص) در ماه شعبان سال سوم هجرت با وی ازدواج فرمودند و ایشان به افتخار همسری رسول الله (ص) نائل گردیدند.

بعدها نیز عثمان بن عفان که همسرشان رقیه دختر رسول الله (ص) از دنیا رفته بودند ؛ با خواهر ایشان ام کلثوم ازدواج نمود.

برخوردهای زنانه

قابل ذکر است که گاهی اوقات حسادت میان همسران پیامبراکرم (ص) بروز می کرد ولی پیامبراکرم (ص) امور فوق را با حکمت و مهر و محبت مدیریت می فرمودند .

رسول اکرم کنیزی بنام ماریه قبطیه داشتند که توسط سلطان مصر بعنوان هدیه برای ایشان فرستاده شده بود که افتخار همسری پیامبر را یافته بود ؛ لذا گاهی از مواقع مورد حسادت برخی از همسران رسول خدا (ص) واقع می شدند .

در این رابطه روایتی از انس آورده شده که عایشه و حفصه تلاش متداومی کردند تا این که پیامبرخدا (ص) آن کنیز را بر خود حرام کرد . آن گاه خداوند این آیه را نازل کرد : «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ » (التحریم: 1).

«ای پیامبر چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام می کنی؟ و خداوند آمرزنده و رحیم است».

در احادیث آمده که پیامبراکرم (ص) یک بار نیز حفصه را طلاق دادند لیکن پیامبر رحمت مجدا رجوع فرموده و از طلاق ایشان منصرف گردیدند .

پس از این واقعه حفصه نیز ازعملکرد خود پشیمان شده و از آن به بعد طبق دستورات پیامبراکرم (ص) رفتار می کرد .

معروف است که وی روزها به روزه داری و شب ها را به عبادت سپری می نمود و برای به دست آوردن خشنودی پیامبر اکرم (ص) در تلاش بوده و همزمان علم و فقه را نیز در جوار رسول الله (ص) می آموخته است .

علم و فقه ام المومنین حفصه

ایشان حافظ قرآن بوده و احادیث زیادی از پیامبر اکرم (ص) را روایت کرده است . شصت حدیث از وی روایت شده که در صحیح بخاری و مسلم هر کدام سه حدیث را متفقا روایت کرده اند و شش حدیث نیزدر صحیح مسلم به تنهایی روایت شده است .

علم و فقه و تقوای وی زبان زد بود و جایگاه علمی وی در عصر خلافت راشده به ویژه در زمان خلافت پدرش ، همچنان نمود داشت و بسیار پیش می آمد که عمرابن خطاب رض  به آراء و نظرات فقهی ایشان تکیه می کرد .

وی در زمینه حدیث نبوی مرجع سئوال بسیاری از صحابه نیز بودند و حتی برادرشان عبدالله بن عمر از ایشان دریافت علم می کردند .

در زمان  ابوبکر رض بعد از اینکه قرآن نوشته شد از سوی ایشان ؛ ام المومنین حفصه برای حفاظت و نگاهداری آن انتخاب گردید .

ایشان نسبت به دنیا بی علاقه بودند و در دوران خلافت پدرشان ؛ بدون هیچ گونه تغییری زندگی زاهدانه ای را سپری نمودند .

در زمانی که حادثه ترور  عثمان رض  رخ داد و ام المومنین عایشه از ام المومنین حفصه خواست که همراه او برای خون خواهی عثمان بیرون رود ، حفصه عایشه را تائید کرد اما برادر حفصه ؛ عبد الله بن عمر او را از بیرون رفتن منع نمود، بنابراین حفصه در خانه اش باقی ماند و از برادرش اطاعت کرد . حفصه همیشه به خیرخواهی برادرش عبدالله بن عمر اعتراف می نمود .

روزها و سال ها همچنان می گذشت تا اینکه ایشان در سال چهل و پنج هجری دچار ضعف و بیماری گردیدند و در شصت سالگی دار فانی را وداع نمودند .

امیر وقت مروان بن حکم بر جنازه وی نماز خواند ؛ سپس جنازه ایشان به سوی قبرستان بقیع حمل و در آن جا توسط برادرانش عبدالله و عاصم به خاک سپرده شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.