ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
- او (خداوند متعال) را بشناسی، اما دوستش نداشته باشی (چه با عمل یا گفتار).
- صدای دعوتگر او را بشنوی و در اجابت به او کوتاهی کنی؛
- مفدار سود در معامله با وی را بدانی، اما با دیگران معامله کنی؛
- اندازه ی خشم وی را بدانی، اما با اعمال و کردارت خود را در معرض خشمش قرار می دهی؛
- درد وحشت نافرمانی اش را بچشی، اما خواهان انس طاعتش نشوی؛
- فشردگی قلب را به هنگام سخنان دیگران احساس می کنی، اما به گشادگی سینه با یاد و مناجاتش از خود اشتیاق نشان نمی دهی؛
- به هنگام وابسته شدن قلب به غیر او، درد و عذاب را می چشی، اما باز هم از آن درد و عذاب، به خوشی روی آوردن به خدا و بازگشت به سوی او نمی گریزی.
از همه شگفت تر این که می دانی چاره ای جز او نداری و تو از همه چیز، به او بیش تر نیاز داری، اما از او رویگردان هستی و به چیزهایی که تو را از او دور می سازد، رغبت داری.