پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

لبیک اللهم لبیک لبیک لاشریک لک لبیک ان الحمد و النعمه لک والملک لا شریک لک
پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

لبیک اللهم لبیک لبیک لاشریک لک لبیک ان الحمد و النعمه لک والملک لا شریک لک

دانستنی هایی از زندگی پیامبر أعظم


دانستنی هایی از زندگی  پیامبر أعظم

تهیه کننده : معروف آشنا

   *یکی از علل توصیه قرآن نسبت به ایتام و مساکین یتیم ، رنجبر بودن پیامبر در کودکی است .

   * ابوطالب به خاطر تنگدستی وعائله مندی به سختی می توانست امرار معاش کند به همین خاطر محمّد (ص) 8 ساله در حالیکه اطفال دیگر اوقات خود را با بازی پر می کردند ، مجبور شد در خا نه عمویش با چوپانی گله در گرمای تابستان عربستان برای تامین معاش خود کار کند .

   *صحرا برای اندیشه کردن و درخود فرو رفتن بهترین مکان است ، مذاهب بزرگ ازاین جهت از صحراهای گرم به وجودآمدکه صاحبان ادیان مجال زیاد داشتند که در آن صحاری وسیع درباره خداوند و راز خلقت وتکالیف سرنوشت بشر فکر کنند.

 وسعت و سکوت صحراهای عربستان سبب توسعه فکر و تقویت اندیشه می شود . درصحراهای گرم عربستان ومشرق نزدیک هر کس که دم از عقیده ای می زد بدان مؤمن بود واهل ریا نبودند وآن عقیده را برای امور دنیوی نمی خواستند .

قاعده کلّی این است که اطفال یتیم قبل از کودکان دیگر دارای رشد عقلی می شوند . پسر یتیم که از هشت سالگی مجبور است کار کند ونان بخورد که جز به خود به هیچ کس نباید اتّکا داشته باشد احساس مسؤلیّت محمد طوری بود که ابوطالب  تصمیم گرفت در 12 سالگی او را باخود به تجارت ببرد در زندگی اعراب زندگی انفرادی مفهومی نداشت ، رئیس قبیله در قبیله ی خود یک پادشاه بود ولی غیر از شتر تجمّل دیگری نداشت و شتر در زندگی قبایل دهگانه قریش و سایر قبایل عرب علاوه بر جنبه اقتصادی از علائم اصلی نجابت واصالت بود .

 عرب بادیه همانطور که فکر می کرد حرف می زد و بین بیان واندیشه او تفاوت وجود نداشت .

   *حضرت عبدالله دهمین پسر عبدالمطلّب آنچنان زیبا بودکه در روایت است وقتی با آمنه ازدواج کرد 200 دختر جوان وباکره قریش از اندوه مردند!

عبدالمطلّب یک حنیف بود یعنی خداوند واقعی و خالق آسمان و زمین را جستجو می کرد .

   *حریم یعنی منطقه و کعبه مکانی بود به اصطلاح ما چون یک منطقه بی طرف و به همین جهت آنرا حرم می خواندند و دو خصم خونین وقتی وارد حرم می شدند مجبور بودند موقّتاً خصومت را فراموش کنند.

در کعبه سیصد و شصت بت وجود داشت و هر طایفه در آنجا خدای خود را که محوطه ای مشخص داشت می پرستید.

چون مکّه به دریای احمر نزدیک بود سکنه ی آنجا جانوران دریایی  از جمله کوسه را می شناختند ونام کوسه را بر خود می گذاشتند وقریش یعنی کوسه کوچک!

 *ابرهه تصمیم گرفت برای اینکه مرکز تجارت بین المللی را از مکه به شهر صنعا (واقع در جنوب عربستان) منتقل کند یک کعبه امّا به شکل کلیسا (چون خود عیسوی بود) بسازد.

   *عرب نتوانست  معماری و مجسمه سازی و نقاشی کند زیرا وسایل کار این رشته ها را نداشتند امّا سخنوری در قالب شاعری ، یگانه گنجینه ملّی عرب بود ، شاعر در جاهای دیگر فقط یک ادیب بود امّا در عربستان یک پزشک ، روحانی و یک دانشمند بود و برای جمع آوری علوم آنجا باید اشعار آن شعرا را مطالعه کرد . عرب در هنگام تأثّر اشعار (زهیر) ، به وقت وحشت اشعار (نابغه) در موقع خشم اشعار (اعشی) و در زمان حمله، اشعار (عنتره) را بر زبان می آورد و منتخب اشعار در بازار مکاره معلّق می شد .

دانستنی هایی از جوانی پیامبر أعظم

محمّد(ص) واجد تمام صفات یک عرب بادیه بود منهای صفت های بد او !

محمّد قبل از بعثت با تشکیل سپاه کوچک حلف الفضول توانست در وضع حقوقی وجزائی قبایل عرب انقلابی به وجود آورده و راه را برای کاهش جنگهای قبیله ای هموار کرد.

چند دلیل برای نبوغ استثنایی پیامبر قبل از بعثت :

 1ـ پیمان حلف الفضول 2ـ نصب حجرالأ سود 3ـ تجارت های پرسود برای بازرگانان .

 محمّد طوری کلمات را با تأنّی أدا می نمود که می توانستند حروف کلمه هایی را که بر زبان می آورد بشمارند به همین خاطر با نفوذ کلام آنچه می گفت در ذهن شنونده می نشست و فراموش نمی کرد.

 ازدواج با خدیجه

   * در دوران جاهلیّت حضرت خدیجه به امّ هند (شاه زن ) مشهور بود. 

پیامبر در دوران جاهلیت به «امین» و خدیجه به «طاهره» ملقّب بود ، خدیجه قبل از رسالت 15 سال و بعد از آن 10 سال با پیامبر زندگی کرد .

خدیجه ، مسیره را برای محافظت بیشتر مال التّجاره اش و شناخت بیشتر پیامبر به همراه کاروان پیامبر به شام می فرستاد که معجزه سایه ابر بر بالای سر پیامبر و سوگند نخوردن ایشان در معا مله ، به خدیجه گزارش داد.

خدیجه پس از گماشتن میسره به تفقّد از اخلاق و رفتار حضرت محمّد در سفرهای تجاری شام به آن حضرت علاقمند شده و شخصی را نزد او فرستاد و به او گفت : « پسر عموی عزیزم ! به خاطر خویشاوندی با تو و امانتداری تو و راست گفتاری تو علاقمند به تو شده ام » .

  عبدالله بن عباس نقل کرده است که پیغمبر (ص) چهار خط بر روی زمین کشیدند وفرمودند می دانید اینها چه کسانی هستند؟ گفتند خدا وپیغمبرش بهتر می دانند ، فرمود :

 نیکو ترین زنان جهان چهار نفرند : مریم دختر عمران ،آسیه دخترمزاحم ، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر من!

فاطمه در روز تعمیر خانه کعبه (موقع نصب حجر الاسود) متولّد شد .

خدیجه مربی دو مرد بزرگ است : حضرت علی بن ابیطالب و حضرت زید بن حارث .

فقط خدیجه و زینب بنت خزیمه در زمان حیات پیامبر از دنیا رفته اند .

* محمّد که به خاطر ازدواج با خدیجه ازتهیدستی رهائی یافت تا روزی که زند ه بود می کو شید به تهیدستان کمک کند . 

 مادران مؤمنان

پیامبر درباره  امّ رمّان ، مادر حضرت عائشه و همسر حضرت ابوبکر صدیق ( مادر زن پیامبر اسلام ) فرمود : اگر کسی می خواهد که یکی از حوریان بهشت را مشاهده کند این زن را ببیند !

یکی از فلسفه های ازدواج پیامبر با مادرمان عائشه این بود که کلاس  تعلیم و تربیت پیامبر به عنوان معلّمی کامل در آینده ، الگوی مردان و زنان مؤمن شود .

در سال عام الحزن که کفّار در انتظار افول و شکست اسلام بودند برای ادامه استحکام آن ، پیمان خویشاوندی با حضرت ابوبکر را (به خاطر ازدواج با دخترش عائشه)برقرار نمود.

بعد از عائشه برای ایجاد مساوات در توجّه به شیخین با حفصه دختر حضرت عمر ازدواج فرمود و بخاطر همان حکمت دختران خویش را به عقد صهرین درآورد .

بعد از حفصه با زینب بنت خزیمه ازدواج نمود .

2110 حدیث پیامبردر صحاح سته از زبان عائشه، 65 حدیث از زبان رمله و 46حدیث اززبان میمونه نقل شده است.

  امّ حبیبه (رمله) در سن 70 سا لگی ، امّ سلمه در سن 84 سالگی ، زینب دختر خزیمه در سن 30 سالگی،جویریه در سن 70 سالگی ، حضرت خدیجه در سن 65 سالگی و حضرت عائشه در سن 68 سالگی وفات کرده اند .

مقوقس پادشاه قبطیان مصر پس از دریافت نامه پیامبر با احترام فراوان به آن ، ماریه و سیرین ، دوکنیز خود را به عنوان هدیه برای پیامبر می فرستد .

اوّلین فرزند پیامبر ، زینب وآخرین فرزندش ابراهیم بوده است .

زینب با ابوعاص (پسرخاله اش) ازدواج کرد وحضرت عثمان ابتدا با رقیّه و بعد از وفات او با خواهرش ، امّ کلثوم ازدواج کرد .

رقیّه و امّ کلثوم ابتدا با دو پسر ابولهب (عتبه و عتیبه) ازدواج کردند ، امّا به خاطر ظهور اسلام آنها را طلاق دادند.

اوّلین نوزادی که از مسلمانان مهاجر بعد از هجرت به مدینه از مادر متولّد شد ، عبدالله پسر أسماء بنت ابوبکر صدیق (رض) بود .

اوّلین شهید صدر اسلام سمیّه دختر خباب است .

امّ سلیم به ابوطلحه که به خواستگاریش آمده بود گفت : مهریه ی من مسلمان شدن تو باشد .

پیامبر واقعه ی تاریخی أسراء و معراج را در خانه أمّ هانی( فاخته) بنت ابوطالب عموزاده ی پیامبر تجربه کرد .

پیامبر خدا بخاطر نیاز شدید اسلام به ابَرمردانی چون حضرت عمر برای تسلیم شدن آن حضرت دعاکرده است :«أللّهمَّ أعزِّ الإسلامَ بِأحَدِ العُمَرَین»

پیامبر فرمود : خداوند در میان اهل آسمان مرا با جبرئیل و میکائیل و در میان اهل زمین مرا با ابوبکر و عمر یاری فرمود .

فرشته های الهی در آسمان به مسلمان شدن حضرت عمر بشارت دادند !

  * یگانه تجمّل محمّد (ص) مثل عبادت تمام اعراب مصرف عطر بود ، تا قبل از دستگاه بنی امیه در زندگی پیامبر و خلفایش اثری ازتجمل دیده نمی شد .

  عرب بادیه چنان با خوی شترانش گرفته که انسان نمی تواند بفهمد که شکیبایی شتر بیشتر است یا او .محمّد تا روزی‌ که حیات داشت فقط یک غذا می خورد و معتقد بود که برای سیر شدن یک طعام کافی است(یا خرما یا نان ) و دیگری اسراف است.

بجز فاطمه ، دختران پیامبر دارای فرزند نشدند .

بعثت پیامبر عظیم ألشّأن اسلا فقط کسی که زبان عربی می داند حال و هوای شنیدن آیات خدا را درک می کند .

   [ک. و. گیورگیو ( مؤلّف ) : ] من به مسلما ن ها تهنیت می گویم  که در مبدأ دین آن ها کسب معرفت این قدر با اهمیت تلقی شده و یک عده از علمای مسلمان در گذشته به اتّکا ی همین سوره (علق) علم را از واجبات دین می دانستند .

پس از نزول اوّلین سوره (علق) سه سال پیامبر به انتظار دیدار دوباره و برای عبادت  به غارحرا می رفت ، امّا وحی درآن مدّت متوقّف بود که به آن دوره «فترت» می گویند یکی از حکمت های آن ، کسب آمادگی برای مسؤلیّت ها ی بعدی بود .

در دوره فترت ، محمّد یک نبی بود (دوره نبوت) و با نزول دوّمین سوره (والضُّحی) رسالت او شروع شد .

سوره والضُّحی پس از سه سال اندوه پیامبر از تردید و قطع صدای دوست با آیاتی شادی بخش نازل شد که خداوند سوگند فرمود که او را رها نکرده است .

در رسالت محمّد چیزهایی دیده می شود که از نظر یک ناظر بی طرف  خیلی جالب توجّه است ،  رسالت محمّد ، فقط یک رسالت دینی نبود بلکه یک نهضت اجتماعی واقتصادی در سرزمینی مثل عربستان در چهارده قرن  قبل از این با آن رسوم وشعائر واقعه ای فوق العاده بوده است.

در جهان  هیچ دینی را نمی توان یافت که با این  سرعت (غلبه بر سه امپراتوری در کمتر از نیم قرن )توسعه به هم رسانیده باشد واگر قوانین محمّد (ص) فقط مذهبی بود اسلام با آن سرعت وسعت نمی یافت .

تردیدی وجود ندارد که یکی از هدفهای محمّد(ص) وحدت نوح بشر درجامعه اسلامی بوده و به همین جهت خداوند اساس دین او را بر ملّت ابراهیم گذاشت( که نه یهودی بود نه مسیحی بلکه حنیف بود) تا اینکه ملل یهود و مسیحی نیز دین او را بپذیرند .

راه طبیعی وعقلائی نزول قرآن همان بود که به تدریج  نازل شود تا اعراب بادیه رفته رفته با آن مأنوس شوند و یکباره گیج و سردرگم  نشوند و ما هم در قرن بیستم  میلادی  با یک حکومت تازه به مرور کنار می آییم  چه برسد به چهارده قرن قبل ، آن هم بین اعراب بادیه ‍!

عا ئشه اولین کسی است که با دین اسلام قدم به جهان گذاشت ، زیرا پدرش (ابوبکر) مسلمان بود .

 جمیله (همسر ابولهب وخواهر ابوسفیان ) شاعر و تحصیلکرده بود و با اینکه دو دختر پیامبر عروس او بودند در ردّ عقیده پدرشان  پیامبر اشعار  هجو می سرود .

هر روز که محمّد پس از فشار وعذابهای دشمنان به خانه می آمد خدیجه  می پرسید : یا محمّد آیا  امروز خیلی رنج برده ای ؟ محمّد جواب می داد : وقتی انسان بداند که برای چه هدف ومنظوری رنج می برد دیگر احساس درد نخواهد کرد .

   *تکالیفی که یک عرب بادیه نسبت  به دیگران داشت  سه چیز بود  که در یک کلمه (مروّت ) خلاصه می شد :1ـ مهمان نوازی طایفه     2ـ پناه دادن مظلوم      3ـ رعایت احترام قوانین

غلامان و سیاه پوستان برای اوّلین بار شنیدند که مصالح ساختمان آنان واشراف از طرف خداوند یک چیز (گِل) است وتفاوت رنگ بخاطر شناسایی همدیگر است .

 در عربستان سه چیز نشانِ بدبختی واقعی به شمار می آمد :

أجنبی بودن  ودوم غلام بودن و سوم سیاه بودن و بلال هر سه را داشت!

ابوبکر یعنی پدر دوشیزه باکِره ، کنیه عبدالله بن عثمان است .

 مؤذن یعنی کسی که چیزی را به گوش سایرین برساند .

  *نسبت ها :  

عثمان بن عفان : برادرزاد ه عبد المطلب

سعد بن ابی و قاص:  برادر زاده آمنه مادر پیامبر

ابوسفیان : برادر رضاعی پیامبر

حارث فرزند خدیجه (همسر پیامبر) در حال سجده در خانه خدا به شهادت رسیده و اوّلین مرد شهید بود

همانطور که امروز کعبه بین تمام فِرَق اسلامی مرکزیّت دارد .

در زمان جاهلیّت هم بین تمام مذاهب گوناگون عربستان مرکزیت داشت.

 یک اصل کلّی در تمام کشورها و در تمام ادوار دیده شده این است که عامّه مردم نسبت به تشریفات ظاهری  مذهب بیشتر از عقیده باطنی افراد علاقمند هستند .

اَعراب برای کلام آنقدر اهمیّت قائل بودند که اگر کسی به زوجه خود می گفت که پشت تو مانند پشت مادرم است آن زن برآن مرد حرام می گردید.

عمر بن خطّاب هرگز ازمجازات یک مجرم صرف نظر نمی کرد ولی محال بود یک بی گناه را به مجازات برساند .

 محمّد تا وقتی که خدیجه زنده بود زن نگرفت و مدت 25 سال نسبت به خدیجه وفادار ماند.

روح وذوق یک اروپایی که در قاره اروپا دریاهای نیلوفری و رودهای بزرگ و جنگل های وسیع و چمن های سبز و گلستان های  دلگشا را می بیند وصدای بلبل را می شنود نمی تواند به ارزش زن [در نزد عرب بادیه] پی برد!

تمام تشبیهات شاعرانه که امروز شعرای تمام ملل اروپا در اشعار خود برای تجلیل زن به کار می برند عاریتی است و از شعرای عرب گرفته  شده وآنها بودند که در آغاز تمام زیبائی ها را در وجود زن دیدند.

پس از  اظهار اسلام دو حامی بزرگ پیامبر یعنی حضرت عمر و حضرت حمزه  کفّار تصمیم گرفتند که مسلمین را با یک مانور ـ که قرآن نام آنرا فتنه نهاده  ـ (تحریم اقتصادی) از اسلام برگردانندکه این کار یعنی مرگ و ناچاراٌ هجرت اول پیروان ، در صدرکار پیامبر قرار گرفت .

تعداد مهاجران حبشه 109 نفربودند ، ابوبکر اولین نفر بود که با صدای بلند و صوت دلنشین قرآن خواند زیرا آزاده ای ثروتمند و دارای حق جوار قبیله رفاعی بود .

 (کلمان هوآرت) دانشمند عرب شناس معروف اروپایی می گوید طبیعت به عربِ بادیه چهار چیز داده است :   اوّل شتر دوم خیمه سوم شمشیر چهارم شعر !

عرب صدای خود را با حرکت یکنواخت شتر منطبق کرد و آهنگ معروف (حدی) یا آهنگ شتربانان عربستان بوجود آمد که خود شتران هم به شنیدنش عادت کرده بودند.

 آزار کفّار و هجرت اولّ

 ورقة بن نوفل در سال 610 میلادی به پیامبر گفت : ای کاش در زمانی که می خواهند تو را از قبیله طرد کنند من زنده باشم!

این پیش بینی در سال 616 م با تصمیم مشرکان صورت واقعیت پیدا کرد! وصحیفه ای را با چند بند بر دیوار کعبه آویزان کردندو به سمت شعب ابی طالب روان شدند سرنوشت اکثر مردان با ابتکار که برای رفُرم واصلاح جامعه خود ، چیزی تازه آوردند این بود که طرد شوند یا به زندان بیفتند یا به قتل برسند یا زنده در آتش بسوزند و... .

دوره سه ساله شعب ابی طالب (مانند دوره سه ساله فترت)مکتب تقویت اراده وکسب آمادگی مجدد برای مبارزات بعدی بود .

 

تاریخ نشان نمی دهد که یک مرد جوان زنی را که پانزده سال بزرگتر از اوست طوری دوست داشته باشد که تا آخرین روز عمر فراموشش نکند ، خدیجه(با آن سوابق تجاری وافتخاری خود ) در شعب ابی طالب در حالی وفات کرد که پیامبر و مسلمانان کفن نداشتند و او را با روسری اش دفن کردند .

وقتی مسلمین از شعب مراجعت کردند بر اثر تحمل گرسنگی محمد هم ضعیف به نظر می رسیدند وچهره ای استخوانی داشتند وپوست آنها را آفتاب سیاه کرده بود .

وقتی پیامبر خدیجه و ابوطالب را از دست داد وپس از آن از مکه طرد شد وسفر طائف نتیجه ای در بر نداشت

 در یک مناجات تاریخی چنان با خداوند اظهار  عجز کرد که برای تسلای خاطر نازنینش به ضیافت و لقای آسمانی حضرت دوست دعوت شد .

مسافرت آسمانی پیامبر در 27رجب دو مرحله داشت از مکّه تا بیت المقدّس (اسرا) و از آنجا به آسمان(معراج)

پیامبر در خانه أمّ هانی با براق (اسب بالدار) به مسجد الاقصی رفت و اثر پای ِخود را روی قبة الصخره (گنبد سنگی) باقی گذاشت همچنانکه ابراهیم اثر پای خود را در روی مقام ابراهیم باقی نهاد .

پیامبر در هر آسمانی پیامبری را دیدآسمان (1) آدم (2) عیسی (3) یوسف (4) ادریس (5) هارون (6) موسی (7) 

پیامبر در سفر آسمانی خود  تمام بر جستگان نوح بشر و صاحبان سیف و قلم را دید.

[و بدین سان دوران پر مخاطره مکّه سپری شد و مقدّمات هجرت دوم به مدینه فراهم شد .]

به پایان آمـد این دفتر    حکایت همچنان باقی است


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.