ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
باسیر در آیات قرآن به تماشای نعمتهای سرشار از زیبایی و عظمت درون بهشت مینشینیم
جایگاه بهشتیان در بهشت
بهشتیان در محیطی مملو از صلح و صفا و عشق و محبت بر تختهای بلندی که کاملاً به اطراف اشراف دارد فیها سرر مرفوعه (غاشیه، آیه 13) و بر روی آنها فرشهای گرانبهایی گستردهاند و زرابیّ مبثوثه (غاشیه، آیه 16) و بالشهایی بهترتیب و منظم بر آنها چیده شده استو نمارق مصفوفه (غاشیه، آیه 15) روبهروی یکدیگر تکیه زدهاند متکئین علیها متقابلین (واقعه، آیه 16) و به تماشای نعمتهای عظیم الهی مشغولاند علیالأرئک ینظرون (مطففین، آیه 23) سریر تختی است که سرور و شادی در استفاده از آن موردنظر است و بلند بودن این تخت هم اشاره به جایگاه بلند بهشتیان دارد یعنی وقتی بر روی آن تکیه میزنند مجموع زیباییهای اطراف، زیرنظر آنهاست و نیز اشارهای است به پایگاه رفیع و مقام و مرتبه والای آنان و روبهرو نشستن آنان نیز کنایه از نهایت انس و حسن معاشرت و صفای باطن ایشان دارد.
خدمتگزاران بهشتی
نوجوانانی همچون مرواریدهایی در صدف گرداگرد بهشتیان گردش میکنند و هرلحظه آماده خدمتگزاری هستند ویطوف علیهم غلمان لهم کأنّهم لوءلوء مکنون (طور، آیه 24). غلمان نیز مانند حور از مخلوقات بهشتی است که خداوند برای خدمتگزاری به بهشتیان خلق کرده است و از شدت زیبایی و صفا مانند مرواریدی است که در صدف جای دارد زیرا تا زمانیکه مراورید در صدف است و هنوز در معرض آلودگی هوا و دستها قرار نگرفته، کاملاً شفاف و درخشنده است. طراوفت و نشاط و زیبایی این نوجوانان چنان چشمگیر است که در مجالسی که ایشان خدمت میکنند گویی مروارید نثار کردهاند: ویطوف علیهم ولدان مخلدون اذا رأیتهم حسبتهم لوءلوءاً منثوراً (دهر، آیه 19).
ظروف بهشتی
در گرداگرد بهشتیان ظرفها و قدحهای بلورینی از نقره میگردانند یطاف علیهم بآنیة من فضّة و اکواب کانت قواریراً (دهر، آیه 15). نکته جالب اینکه ظروف بلورین بهشتی از نقره ساخته شده است یعنی هم شفافیت و صفای بلور را دارد و هم درخشندگی و زیبایی نقره را.
آیه مبارکه سوره زخرف نیز اشاره به کاسهها و کوزههای زرین و طلایی دارد: یطاف علیهم بصحاف من ذهب و اکواب و فیها ما تشتهیه الأنفس و تلذالاعین و انتم فیها خالدون (زخرف، آیه 71) و در ادامه آیه، خدای سبحان تمام نعمتهای بهشتی را در عبارتی کوتاه جمع میکند بهگونهای که اگر تمام خلایق بخواهند انواع نعمتهای بهشتی را توصیف کنند نمیتوانند وصفی پیدا کنند که این عبارت شامل آن نباشد چون میفرماید آنچه دل میخواهد و چشم از آن لذت میبرد در بهشت وجود دارد و چون ارزش واقعی نعمت به همیشگی بودن آن است در فراز آخر آیه میفرماید: «شما جاودانه در آنجا خواهید ماند».
لباسها و زیورهای بهشتی
بهشتیان با دستبندهایی از طلا و مروارید زینت میشوند و به آنها لباسهایی از حریر سبز میپوشانند جنّات عدن تجری من تحتهم الانهار یحلّون فیها من اساور من ذهب و یلبسون ثیاباً خضراً من سندس و استبرق (کهف، آیه 31). هر آیهای از آیات قرآن کریم که در آن سخن از زینتآلات و لباس بهشتیان آمده اشاره دارد به اینکه زینتهای بهشتیان از طلا و نقره و مروارید و لباسهای آنان از حریر نازک و ضخیم و به رنگ سبز است. انتخاب رنگ سبز بدان جهت است که رنگ سبز مانند برگ درختان بسیار نشاطآور و آرامبخش است: عالیهم ثیاب سندس خضر و استبرق و حلوا اساور من فضّة (دهر، آیه 21). توضیح اینکه: پوشیدن لباس در بهشت به جهت زیبایی و تنوع است نه سرما و گرما.
مشروبات بهشتی
گرداگرد بهشتیان قدحهایی از شراب طهور را میگردانند، شرابی که سفید و درخشنده و لذّتبخش است و موجب فساد و تباهی عقل نمیشود: یطاف علیهم بکأس من معین بیضاء لذّة للشاربین لافیها غول ولاهم عنها ینزفون (صافات، آیات 45و46و47): فیها انهار من ماء غیر اءسن و اءنهار من لبن لم یتغیر طعمه و أنهار من خمر لذة للشاربین و أنهار من عسل مصفّی (محمد، آیه 15). نهرهایی از آب گواراست که هیچوقت بدبو نخواهد شد و نهرهایی از شیر است که هیچوقت طعم آنها تغییر نخواهد کرد زیرا بهشت جای فساد و تباهی نیست و نهرهایی است از عسل خالص و پاکیزه و همچنین نهرهایی از شراب طهور که بسیار لذتبخش است و ناگفته پیداست که شراب بهشتی هیچگونه ارتباطی با شراب آلوده دنیا ندارد. شراب بهشتی شرابی نیست که بهصورت تدریجی و مخفیانه در وجود انسان نفوذ و سلسله اعصاب را مختلف کند و عقل و هوش را از بین ببرد بلکه شرابی است پاک و پاککننده و خالی از رنگهای شیطانی، سفید و شفّاف که برای نوشندگانش بسیار لذتبخش است.
در آیه مبارکه سوره طور منازعه اهل بهشت در نوشیدن شراب مطرح میشود: یتنازعون فیها کأساً لا لغو فیها ولا تأثیم (طور، آیه 23). «جامهای لبریز از شراب از یکدیگر میگیرند، شرابی که نه مستی و آلودگی در آن است و نه گناه». یتنازعون میتواند اشاره به این باشد که بهشتیان بهعنوان شوخی و مزاح و افزایش سرور و انبساط، جامهای پر از شراب را از دست یکدیگر میکشند و مینوشند.
نکته جالب دیگری که در سوره مبارکه دهر آمده، ذکر سه نوع شراب است: شراب کافوری، شراب زنجبیلی و شراب طهور: ان الابرار یشربون من کأس کان مزاجها کافوراً (دهر، آیه5). آیه مذکور تأکید یا قرینهای بر اینکه ابرار، شراب کافوری را در بهشت مینوشند ندارد بلکه میفرماید: نیکوکاران شرابی آرامبخش مینوشند که نشاندهنده این است که ابرار در همین دنیا نیز از چنین شرابی مینوشند و از این مطلب کاملاً مشهود است که نیکوکاران دل به خدا بسته از آرامش خاصی برخوردارند.
نوع دیگری از شراب که به بهشتیان مینوشانند شراب زنجبیلی است: ویسقون فیها کاساً کان مزاجها زنجبیلاً (دهر، آیه 17). شراب زنجبیلی شراب تندی است که عشقآفرین است و حرکت بهسوی محبوب را سرعت میبخشد. آیات اشاره دارند به اینکه شراب کافوری را خود مینوشند ولی شراب زنجبیلی را به آنها مینوشانند.
شراب سومی که ساقی آن خود خداوند است شراب طهوری است: وسقاهم ربّهم شراباً طهوراً (دهر، آیه 21). طهور به معنای چیزی است که هم پاک است و هم پاککننده، بنابراین شراب طهور جسم و روح را پاک نموده و چنان نورانیت و نشاطی میبخشد که قابل توصیف نیست.
این شراب پردههای غفلت را میدرد و حجابها را از بین میبرد و انسان را شایسته حضور دائم در جوار قرب الهی میکند. شراب طهور با دست ساقی الست داده میشود و انسان را از ماسویاللّه خالی کرده، غرق در جمال و جلال الهی میکند.
گویی همانگونه که دنیا مزرعه آخرت و زمینهساز نعمتهای اخروی است نوشیدن و نوشاندن این سه نوع شراب هم از دار دنیا آغاز شده و حالات مختلف سالک را در سیر و سلوک نشان میدهد و ظهور تامّ آن در دار آخرت است زیرا یک گروه از سالکان وقتی تحتتأثیر جاذبههای الهی قرار میگیرند چنان تند حرکت میکنند که حتی نیمنگاهی هم به پشتسر خود نمیاندازند. این رهروان را باید با شراب کافوری آرام کرد. گروه دوم در سیر به سوی حق، حرکتی آهسته دارند گویی نمیدانند که راهی طولانی در پیش دارند به همین جهت به کام آنها شرابی زنجبیلی میریزند که تند و عشقانگیز است و حرکت را تسریع میکند و در کام هر دو گروه بعد از سلوک راه حق شراب طهور میریزند که تعلقات را میسوزاند و سالک را به مرحلهای از قرب میبرد که جایی برای غیرحق باقی نمیماند.
در آیهای دیگر سخن از میصافی سربستهای از چشمه تسنیم است که مقربان درگاه الهی از آن مینوشند. این شراب، شرابی است ناب و بیغش که در ظرفهای سربسته و مهر شده قرار دارد و مهر آن از مُشک است و مشتاقان چنین شرابی در ربودن آن به رقابت میپردازند: یسقون من رحیق مختوم. ختامه مسک و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون و مزاجه من تسنیم. عیناً یشرب بها المقربون (مطففین، آیات 25 و 26، 27 و 28) تنافس به معنای تمنّی و تلاش و رقابت دو انسان برای در اختیارگرفتن یک شیء نفیس است و در آیه فوق به معنای مسابقه است و بشر را ترغیب میکند تا به سوی آن نعمتی که با عبارت رحیق مختوم توصیفش کرده است بشتابد. شرابهای بهشتی از سرچشمههای گوناگون بهصورتهای مختلف جریان دارند. بعضی نهرهایی جاری هستند، بعضی از زمین فوران میکنند، بعضی مانند آبشار از بالا فرومیریزند که این همان شراب تسنیم است که هیچیک از نوشیدنیهای بهشتی به پای آن نمیرسد .
خوردنیهای بهشتی
سفره عظیم خوردنیهای الهی در بهشت بیش از گوشت تأکید بر میوه دارد که اشارهای است به برتری میوه بر گوشت و هشداری است برای انتخاب غذا در دار دنیا: و أمددناهم بفاکهة و لهم ممّا یشتهون (طور، آیه 22). کلمه امددنا افزایشی مداوم را نشان میدهد و این معنا را میرساند که میوهها و غذاهای بهشتی آنچنان نیست که با خوردن، کمبودی در آنها حاصل شود یا در فصل خاصّی وجود داشته باشد بلکه همیشگی و مستمر است: لکم فیها فاکهه کثیره منها تأکلون (زخرف، آیه 73). کلمه منها اشاره دارد به اینکه وفور نعمت بهگونهای است که بهشتیان هرچه از خوردنیهای بهشت مصرف کنند جزئی از آنها را میتوانند تناول کنند.
در آیه کوتاه دیگری در سوره رحمن سخن از شاخههای درختان دو بهشت است و اینکه بر هر شاخهای از هر درخت، نوعی از میوه وجود دارد و این شاخهها هیچوقت پیر و فرسوده نشده و از طراوت و زیبایی آنها کاسته نمیشود: ذواتا أفنان (رحمان، آیه 48). کوتاه و مبهمبودن آیه به شنونده تفهیم میکند که هرگونه توصیفی از این نعمتها محدودکردن آنهاست.
در آیه دیگری سخن از درختی سبز و خوشرنگ و خوشبو میرود که میوهای شیرین و خوشطعم شبیه موز دارد. این درخت بهگونهای است که ساقه و شاخههایش از میوه پوشیده شده است: وطلح منضود (واقعه، آیه 28).
در قسمت دیگری از این کتاب عظیم از باغهای انبوه و انواع انگورها نام میبرد: حدائق و اعناباً (نبأ، آیه 32). ذکر این میوه به جهت فوائد بسیاری است که در آن وجود دارد. در مجموع، آیات بر این نکته تأکید دارند که میوههای بهشتی کاملاً در دسترس بهشتیان قرار دارد و چیدن آنها نیاز به هیچ رنج و زحمتی ندارد: قطوفها دانیه (حاقّه، آیه 22). دیگر اینکه این میوهها محدود به فصل خاصی نبوده و در استفاده از آنها هیچ مانعی وجود ندارد: وفاکهة کثیره. لا مقطوعه ولاممنوعه (واقعه، آیات 32و 33).
قرآن کریم در ارتباط با غذاهای بهشتی تنها در سوره مبارکه طور که قبلاً ذکر شد اشاره به گوشت نموده و در آیه دیگری نیز گوشت پرندگان را مطرح میکند که رستگاران بهشتی از هر نوع گوشت پرنده که اشتها دارند برایشان آماده است: ولحم طیر ممّایشتهون (واقعه، آیه 21).
همسران بهشتی
یکی دیگر از نعمتهای عظیم بهشت، وجود همسرانی پاک و پاکیزه است: قل أونبئکم بخیرٍ من ذلکم الّذین اتّقوا عند ربّهم جنّات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها و ازواج مطّهره و رضوان منالله والله بصیر بالعباد (آل عمران، آیه 15). در واقع قرآن کریم در این آیه مبارکه به افراد با ایمان اعلام میکند که اگر از لذّات نامشروع و هوسهای سرکش و آمیخته با گناه اجتناب کنند مفهوم آن، محرومیت از لذّات نخواهد بود زیرا علاوهبر اینکه میتوانند از لذات مشروع در دار دنیا بهره ببرند از لذات جهان دیگر نیز که در سطح بسیار عالی قرار دارد نیز بهرهمند خواهند شد و همسرانی پاک و پاکیزه در انتظار آنهاست. آیات در توصیف این زنان از جمال ظاهری و معنوی آنها بحث و گفتوگو میکند از جمله اینکه زیبارویان بهشتی خلقی نیکو و صورتی بسیار زیبا دارند: فیهنّ خیرات حسان (رحمان، آیه 70) که اشارهای است به کمال زیبایی و جمع بین حسن سیرت و حسن صورت در آنان؛ زیرا این زنان چشمانی درشت و سیاه و شفّاف دارند و در زیبایی و لطافت همچون مروارید در صدفاند: حور عین، کأمثال اللوءلوء المکنون (واقعه، آیات 22 و 23) که این خود علاوه بر لطافت و زیبایی نشاندهنده دستنخوردگی آنان است زیرا مروارید تا زمانی که در صدف است تلألوء و درخشندگی خاصی دارد.
آیه دیگری عفّت وحیای این حوریان را مطرح میکند که دست هیچ جنّ و انسی به آنان نرسیده و بهدنبال این جمال معنوی جمال ظاهری آنان را اینگونه توصیف میکند که آنان در صفای رنگ و درخشندگی مانند یاقوت و مرجاناند که اشارهای است به زیبایی فوقالعاده آنان: لم یطمثهنّ انس ولاجانّ، کأنهنّ الیاقوت والمرجان (رحمان، آیات 56 و 58). این زیبارویان به همسرانشان عشق میورزند و خوشزبان و فصیح هستند و با همسران خود هم سنّ و سالاند عرباً أتراباً (واقعه، آیه 37). آیه به محبّت و عشق بین آنها با همسرانشان و همچنین تفاهمی که با هم دارند اشاره دارد.
آیه دیگری مطرح میکند که این سیاهچشمان زیبارو نگاه خود را از دیگران بریده و با ناز و کرشمهای خاصّ فقط چشم به همسران خود دوختهاند: وعندهم قاصرات الطّرف عین (صافات، آیه 48). درمجموع اینکه این آیات، تصویری از زنان در بهشت ارائه میدهد که قابلتصوّر نیست.
و حقیقت مطلب اینکه توصیف نعمتهای گرانقدر و بینظیر بهشتی با هیچ زبان و قلمی ممکن نیست و هیچکس نمیداند که به پاداش نیکو کاریهایش چه نعمتها و لذتهای بینهایتی در انتظار او خواهد بود.
نویسنده: گیتی شرکا