پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

لبیک اللهم لبیک لبیک لاشریک لک لبیک ان الحمد و النعمه لک والملک لا شریک لک
پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

پایگاه اطلاع رسانی کاروان ۲۵۰۱۳ لبیک حج- شهرستان بانه

لبیک اللهم لبیک لبیک لاشریک لک لبیک ان الحمد و النعمه لک والملک لا شریک لک

زندگی حضرت خضر ( علیه السلام )

 اسم خضر علیه السلام : در مورد اسم او روایات متعددی آمده .صحیح ترین انها این است که اسم او ( بَلیا ) است.  2- کنیه اش : ابو العباس است و خضر لقب اوست. او را خضر نامیده اند برای اینکه در هر جایی که علفهای ان خشک بود می نشست آنجا سبز می شد،و گویند به این علت بوده که هرگاه در جائی نماز می خواند اطراف او سرسبز می شد.

سوال: ایا خضر نبی است؟ وایا ماجرای او با موسی در قران دلالت بر نبوت او می کند؟ وایا از اب حیات نوشیده است؟ اب حیات چیست ؟ و ایا ما می توانیم خضر را ببینیم؟ و ایا اولیاء او را دیده اند؟ در مورد گفته عمر بن عبدالعزیز چه می فرمائید که گفت: برادرم خضر نزد من امد و خبر داد که سرپرستی کار این امت را بعهده می گیرم و بعدالت رفتار می کنم؟

جواب : اولاً امیدوارم که همه بدانیم امروز اعتقاد به زنده بودن خضر یا مرگش نه باعث پیشرفت مسلمین می شود نه عامل عقب ماندگی انها، چون هر دو نظریه نه جزء اصول عقاید اسلام است و نه جزء امور تعبّدی وعبادی، و به مصلحت مسلمین نیست که امثال این جزئیات را وسیله اختلاف و نزاع و تفرقه در بین مسلمین قرار دهیم- انطور که امروز بعضی چنین می کنند- تا انجا که کسی که معتقد است او زنده است تکفیر می کند مخالف خود را و بر عکس. بنابراین اختلاف در اینگونه مسائل نه خدمتی به اسلام می کند و نه خدمتی به وحدت و اتحاد مسلمین.


– نبوت او : اکثر اهل علم معتقد به نبوت او هستند اما در اینکه ایا رسول نیز هست اختلاف نظر دارند، قول صحیح تر ان است که او نبی است نه رسول.( رسول کسی است که صاحب کتاب و شریعت است مانند موسی و عیسی(ع) اما نبی فقط مسئول تبلیغ شریعت رسول زمان خود است مانند هارون و یحیی (ع) . در ضمن فخر بشر خاتم انبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم هم رسول است و هم نبی. مترجم )

و دلیل بر نبودت او ایه { وَمَا فَعَلتُهُ عَن اَمری } است. یعنی من ان را به خواست و رای خود انجام ندادم.( وَمَا فَعَلتُهُ عَن اَمری قسمتی  از ایه 82 سوره کهف است که مربوط به ماجرای همراهی موسی (ع) با خضر نبی (ع) است .ترجمه ایه چنین است : و اما ان دیوار دو بچه یتیم بود در ان شهر وزیر ان گنجی از انان و ( چون ) پدرشان مردی صالح بود پس پروردگار تو خواست ان دو یتیم چون به حد رشد رسیدند گنج خود را بیرون اوردند و این بخاطر رحمت پروردگارت بود و من ان را به رای خود انجام ندادم. مترجم ).

ظاهر ایه دلالت بر ان دارد که خضر با وحی مستقیم ان کار را انجام داده است بدون واسطه دیگری. و نمی توان گفت که الهام بوده است چون الهام در غیر انبیاء بوده وحجتی نیست که عمل به ان الزامی باشد در حالیکه او به انچه که امر شده بود عمل کرد سپس موسی (ع) که پیامبر است از او می اموزد ( و چون ) متعلم تابع معلم نمی شود موسی (ع) تابع کسی باشد که از او کمتر است.

بعضی از علما از جمله قشیری و ابوعلی ابن ابی موسی حنبلی و ابوبکر انباری گویند که خضر ولی بوده است.

 4 – خوردن از اب حیات- درباره اینکه از اب حیات نوشیده روایاتی امده است که قابل اعتماد نیستند برای اینکه از کعب الاحبار روایت شده و خالی از اسرائیلیات نیستند.( کعب الاحبار ( ابو اسحاق کعب بن ماتع) از یهودیان یمن بود که در زمان ابوبکر صدیق رضی الله عنه به اسلام گروید او یکی از راویان حدیث است. مترجم).

وقول به زنده بودن او لازمه اش این نیست که او از چشمه اب  حیات نوشیده است برای اینکه خداوند قادر است که زندگی او را طولانی کند بدون اینکه اب حیات بنوشد.

{و احتمال دارد اب حیات کنایه از استمرار و دوام حیات باشد. مترجم }.

5 – و اما در  مورد استمرار حیات و زنده بودن او تا اخر زمان و شروع قیامت علماء اختلاف نظر دارند، اکثریت انها قائل به زنده  بودن او هستند. ابن حجر عسقلانی در کتاب اصابه گوید : ( نووی در کتاب تهذیب گوید : اکثر علماء می گویند که او زنده است و در بین ما موجود است و اهل عرفان در این باره متفق القولند که او زنده است ودر بین ما موجود است و داستانهای انان در دیدن  او و همراهی با او و تبعیت از او و سوال و جوابش و حضورش در جاها و اماکن متبرکه بیشتر از ان است که بر شمرد و مشهورتر از ان است که بیان کرد، مانند این را در کتاب شرح مسلم نیز اورده است، سپس  ابن حجرگوید : ابو عمروبن صلاح در فتاوایش گوید : در نزد اکثریت علماء و صلحاء و عامه انها او زنده  است و بعضی از محدثین در انکار  زنده بودن او تنها و منفردند.

از جمله کسانی که قائل به حیات او هستند، امام ابن تیمیه است که در بعضی از فتاوایش قائل به زنده بودن اوست و در برخی دیگر ان را نفی کرده است. و استدلال کرده اند به احادیث و اخباری که ( بیانگر ان است) بعضی از صحابه و تابعین و کسانی که بعد از انها امده اند، او را ملاقات کرده اند،اسنادهیچ کدام از این اخبار خالی از ضعف نیست ولی در مجموع می توان قائل به زنده بودن او بود.

صحیح ترین مطلب در مورد زنده بودن او- همانطور که حافظ ابن حجر در کتاب اصابه در شرح حال خضر می گوید- ان است که رباح بن عبیده گوید : ( مردی را دیدم که پا به پای عمر بن عبدالعزیز می رفت در حالیکه بر دست عمر تکیه داده بود، به خود گفتم این مرد مزاحم است. وقتی که نماز را خواند گفتم ای ابو حفص مردی که هم اکنون با تو بود و بر دست تو تکیه داده بود چه کسی بود؟ گفت : واقعا او را دیدی؟ گفتم : بلی. گفت : ترا مردی صالح می بینم، او برادرم خضر بود به من مژده داد که ولی امر خواهم شد و به عدالت رفتار خواهم کرد). این روایت با وجود صحت ان بر استمرار حیات خضر بیشتر از صد سال بعد از رسول خدا صلی الله علیه وسلم دلالت نمی کند چون عمر بن عبدالعزیز قبل از این دوره صد ساله او را دیده است. ( عمر بن عبدالعزیز تنها خلیفه عادل اموی است که در مدینه به دنیا امد و در سال 99 هجری به خلافت رسید و در سال 101 هجری شهید شد. مترجم ).

بعضی از محدثین از جمله بخاری و ابو یعلی فراء و ابن جوزی و ابوبکر بن عربی معتقدند  که اوزنده نیست و استدلال کرده اند به دلائلی مه نصوصی قطعی نبوده و بلکه قابل تاویل و تفسیر اند که عبارتند از :

1 – مسلم و بخاری از ابن عمر و جابر و دیگران روایت کرده اند که پیامبر صلی الله علیه وسلم در آخر عمر شریفش شبی بعد از نماز عشاء پس از سلام نماز فرمود:

( ایا به شما بگویم که امشب راس صدمین سال است احدی بر روی زمین باقی نمی ماند) و در روایتی که امام احمد در مسندش روایت کرده است : امروز کسی از شما که بدنیا امده بر روی زمین باقی نمی ماند... الخ

کسانی که قائل به حیات خضر هستند به روایت فوق چنین جواب داده اند :

الف : این روایت عام است و ممکن است خاص شود و در واقع با ابلیس و دجال که در ان موقع موجود بوده اند و همیشه خواهند بود خاص شده و نیز امکان دارد با در نظر گرفتن خود خضر این عام شود { و شامل خضر نگردد}.

ب: در روایت امام احمد لفظ { کسی از شما } امده است، پس مراد از ان کسانی بوده اند که در ان موقع در مسجد حاضر بوده اند و در ان حال خضر همراه انان نبوده است.

ج : پیامبر فرمود : { بر روی زمین } و احتمال دارد که خضر بر روی دریاها باشد- همانطور که در شان و توان او هست- پس این کلّیت شامل او نمی شود.

2 – استناد کرده اند به ایه (وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِکَ الْخُلْدَ) یعنی : و ما قبل از تو بشری را جاودان نکرده ایم .(انبیاء 34 ).

و ممکن است جواب داده شود که : این ایه دلالت بر فوت خضر نمی کند ، و اما نفی جاودانگی از غیر از پیامبر صلی الله علیه وسلم شامل خضر و دیگران نیز می شود چون او در اخر زمان می میرد و جاودان نمی ماند. و معارض ان عیسی علیه السلام است که همیشه زنده است در حالیکه او قبل از پیامبر بوده جز اینکه او نیز جاودان نمی ماند چون خواهد مرد{ یعنی بعد از همراهی با مهدی موعود }.

3 – گفته اند اگر خضر زنده بود خدمت پیامبر صلی الله علیه وسلم می رسید و با او هم صحبت می شد، جواب دادهخ اند که لازم نیست هر کس هم عصر پیامبر صلی الله علیه وسلم بوده و به او ایمان اورده است به خدمت ایشان برسد، همانطور که اویس قرنی و نجاشی هم عصر پیامبر صلی الله علیه وسلم بودند در حالیکه به حضور حضرت نرسیدند.

4 – و استدلال کرده اند به فرموده پیامبر صلی الله علیه وسلم در روز جنگ بدر که فرمود : ( خداوندا اگر این جماعت را هلاک کنی پس از این هرگز عبادت نخواهی شد). وجه استدلالشان این است که خضر همراه انان نبود و اگر خداوند انها را هلاک می کرد، بعد از انها خضر باقی می ماند و خداوند را عبادت می کرد. پس اگر خضر زنده بود دلیلی نداشت که پیامبر صلی الله علیه وسلم درخواستی از خدا کند . جواب داده اند که مراد پیامبر صلی الله علیه وسلم این بوده است که مرگ و هلاکت انها باعث می شود که مبلغی برای دعوت به عبادت خداوند باقی نماند برای اینکه انان مکلف به این کار بودند در حالیکه خضر چون از چشم مردم پنهان است مکلف به ان نیست.

دلیل سوم و چهارم: با روایت ثابتی از عمر بن عبدالعزیز رضی الله عنه رسیده و اسناد ان صحیح است در تعارض است و بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم کسانی او را ملاقات کرده اند.

بنا بر این بعلت نبودن دلیل قطعی بر زندگی یا مرگ او، اعتقادی جازم نسبت به ان ممکن نیست.

(( نظر و رای من {مولف}))

انچه قابل اعتماد است این  است که از بعضی از صالحین و صادقین روایت شده که انها او را دیده اند و با او  صحبت کرده اند و تعدادشان از سلف و خلف زیاد است.

لذا نظری دارمکه می توان با ان بین کسانی که می گویند زنده است و انان که گویند مرده است توافقی حاصل کرد، و در میان گذشتگان کسی را نیافته ام که چنین نظری را مطرح کرده باشد و ان این است که : یقیناً خضر فوت کرده است. اما خداوند به او خاصیتی داده که روحش می تواند در جسدی تجلی کند که بعضی از صالحین بعنوان کرامت و خارق العهاده او را می بینند موید این قول موارد زیر است :

1 – او به صورتهای مختلفی دیده شده است یک بار بصورت اعرابی  ویک بار بشکل جوان و زمانی بصورت پیر.

2 – او نمی خورد و نمی نوشد انطور که از سخن کسانی که او را دیده اند وبا او ملاقات کرده اند، بر می اید.

 3 – اجسام و موانع از ورود و خروج او نمی توانند ممانعت کنند و این از اثار و نشانه های روح است نه جسم.

و من خود نیز از کسی که به او اعتماد دارم شنیده ام که می گفت خضر را دیده و با او ملاقات کرده است و در این مورد قصه ای گفت که در گفته او مجالی برای شک باقی نمی ماند.

( مراجعه کنید به الاصابه1/479-452 و فتح الباری 6/433 و شرح مسلم نووی 15/136 )

(( برگرفته شده از کتاب بدعت به معنی دقیق اسلامی آن تالیف دکتر عبدالملک عبدالرحمن السعدی ترجمه امیر صادق تبریزی ))


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.